بررسی و نقد کتاب « جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» مولف: محمد درودیان(قسمت شانزدهم)
pt22b, [29.05.17 08:37]
بررسی و نقد کتاب « جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» مولف : دکتر محمد درودیان در دانشگاه عالی دفاع ملی( قسمت شانزدهم) ادامه ناقد بعدی، سرهنگ دکتر مهران شمس احمر، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه دفاعی و راهبردی بود، که کتاب را از منظر ساختاری و روش شناسی مورد بررسی و نقد قرارداد. از نظر این ناقد محترم، کتاب فاقد یک روش نظام مند پژوهشی متناسب با محتوا بود. وی با بر شمردن الزامات یک روش صحیح تحقیق و متناسب با موضوع و سوال تحقیق و ذکر اهمیت آن، در نهایت بر این نکته اساسی تاکید ورزید که با روش تحقیق به کار گرفته شده، نمی توان به یک نظریه قابل تعمیم برای سایر کشورها و سایر زمان ها دست یافت. مشروح بیانات دکتر شمس احمر به شرح زیر است:
از تابستان سال گذشته با این کتاب آشنا شدم. خدمت امیر حسینی رسیدم و ایشان یک جلد از این کتاب را به من هدیه دادند. بلافاصله کتاب را خواندم. گفتم کتاب خوبی است و فکر کردم که باید دو بار کتاب را بخوانم. بار دوم شروع کردم به حاشیه نویسی. ایشان مرا ترغیب کردند که در رابطه با کتاب نقدی بنویسم. بنا به تدبیر امیر حسینی؛ برای بار سوم هنگام مطالعه کتاب شروع به نوشتن مطالبی کردم. چیزی حدود 41 صفحه شد.
جایگاه این کتاب را به لحاظ یک اثر علمی در ادبیات جنگ،جایگاه خوبی میدانم. یک جایگاه ارزشمند. شاید یکی از دلایل آن، این باشد که بیشتر کارها (در این حوزه) در سطح تاکتیکی- عملیاتی بوده اند. اینجا جهشی صورت گرفته و تلاش شده که مجموعه جنگ را در سطح استراتژیک بررسی و تحلیل کند. حتی شجاعانه تلاش دارد که روشی متناسب با این سطح و جایگاه استراتژیک برای آن تعریف کند. سوالهای چالشی خوبی هم در جامعه به تدریج شکل گرفت که ایشان سعی کرده دلسوزانه و مسئولانه به واسطه علقههایی که با عقبه جنگ دارند، پاسخگو باشند. این یک نقطه عطفی است در ادبیات علمی جنگ و به ایشان تبریک میگویم و امیدوارم این سبک کار را در آینده ادامه دهند.
استحضار دارید که نقد به معنای نفی نیست. اگر چیزی ارزش بالایی داشته باشد، دیگران بر آن نقد میکنند و سره را از ناسره و کاستی ها و نقصانها را غربال کنند و قوت و ضعف مطلب را استخراج کنند تا نسخههای بعدی کار، غنیتر شود. برای نقد چنین اثری چند الزام را حداقل باید رعایت کنیم. اگر رعایت شود، نقد خوبی خواهد بود و الا منصفانه و خوب نخواهد بود. یکی از آنها این است که در حین نقد، حوزه تحقیق و تفکر را در یک چنین اثری از حوزه مدیریت افکار عمومی تفکیک کنیم. یعنی در یک فضای بستهتر راحتتر بتوانیم حرف بزنیم.خدای نکرده شائبهای برای افکار عمومی ایجاد نشود. الزام دوم اینکه از واهمههای امنیتی و گرایشهای سیاسی یا صنفی حتیالامکان اجتناب کنیم. در غیر این صورت نقد ارزش خود را از دست میدهد. سومین الزامی که در چنین محافلی باید لحاظ شود، این است که میبایست نسبت به یکسری مقدسات و خطوط قرمز اعتقادی که بر یک نقد عقلانی و بیطرف سایه میاندازد، آگاهی داشته باشیم. اگر این آگاهی را نداشته باشیم ، نقد علمی خوبی نخواهیم داشت. نکته بعدی بحث، فرافکنی و مسئولیتگریزی است. چون این کار، عقبه یک پدیده بزرگ تاریخی یعنی جنگ را تحلیل میکند، در این جلسات باید مسئولانه نگاه کرده و فرافکنی نداشته باشیم. و آخرین نکته اینکه در تمام فرآیند نقد، پایبند روش علمی و منطقی و عقلانی باشیم.