...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

طبقه بندی موضوعی

بسمه تعالی

سیر تحول اندیشه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران                                             سید ناصر حسینی[1]

چکیده

بعد از گذشت قریب نیم قرن از عمر جغرافیای سیاسی مدرن در ایران، لزوم بازنگری کلی در چگونگی پیدایش این علم و هوشیاری نسبت به تحولات مختلف آن، ضروری می نماید. محققان و پژوهشگران ورود یسیاری از علوم از جمله علم جغرافیا به ایران را با تأسیس دارالفنون مسبوق به سابقه می دانند. در دوره های مختلف، همزمان با سایر نقاط جهان، دامنه این علم در ایران نیز گسترش یافته و شاخه های دیگر آن مانند جغرافیای سیاسی نیز توسعه یافته است. براساس این پژوهش، رشد و شکوفایی رشته جغرافیا و جغرافیای سیاسی در ایران بطور کلی در سه مرحله یا سه دوره انجام شده است. مرحله اول از زمانی که علوم جدید با تأسیس دارالفنون وارد کشور شد تا ایجاد رشته مستقلی بنام جغرافیا در دانشگاههای کشور افتتاح گردید. مرحله دوم از زمان تأسیس رشته جغرافیا تا ظهور انقلاب اسلامی در ایران و مرحله سوم از پیدایش انقلاب اسلامی تا عصر حاضر که سه دوره رشد و شکوفایی جغرافیا را تشکیل می دهد. از این رو، این مقاله در تلاش است تا مروری کوتاه بر تاریخچه مطالعات جغرافیای سیاسی و سیر تحول اندیشه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران داشته باشد.

 

                       واژه های کلیدی: جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک، دارالفنون، رشته جغرافیا

 

 

 

 

 

1-    مقدمه

تاریخ جغرافیای سیاسی مانند تاریخ هر شاخه دیگر از دانش بشری، سرشار از تجارب تلخ و شیرین است و شناخت، مرور و تبیین دقیق و علمی آن می تواند تجربیات ارزنده ای را در اختیار هر نسلی قرار دهد. در واقع معرفت تاریخی، نقش اساسی در شناخت و فهم ساختار هر یک از علوم از جمله جغرافیای سیاسی و تحول آن در طول تاریخ دارد. از یک جهت، جغرافیای سیاسی دارای ریشه هایی قدیمی است. ارسطو فیلسوف یونانی، ابن خلدون مورخ عرب و منتسکیو فیلسوف فرانسوی، همگی در نوشته های خود در باره «سیاست و دولت» با صراحت عوامل جغرافیایی را مورد ملاحظه قرارداده اند. (درایسدل،1374: 10) البته سیر اندیشه جغرافیای سیاسی در جهان مقوله ای دیگر است که در این مقاله موضوع بحث ما نیست. اما برای مقدمه ورود به بحث بطور مختصر به سیر تکوین جغرافیای سیاسی در جهان نیز اشاره می نماییم.

 

2-    سیر تکوین جغرافیای‌ ‌سیاسی در جهان

مطالعات تاریخی جغرافیای سیاسی مؤید آن است که؛ تفکرات‌ ‌مربوط به جغرافیای سیاسی در دوره‌های تاریخی مختلف مسبوق به سابقه می باشد؛ بعنوان مثال: ارسطو ۲۳۰۰ سال پیش در یونان قدیم، مطالعات دولت را با یک رویکرد جبر محیطی و‌ ‌در مورد مسائلی مانند مرزها، شهر کانونی و تناسب میان جمعیت و مکان مورد مطالعه‌ ‌قرار داد. استرابو جغرافی‌دان یونانی - رومی نیز روشن کرد که چگونه امپراتوری روم ‌قادر به غلبه بر مشکلات ناشی از وسعت زیاد کشور خود است. همچنین از آنجا که دلبستگی به مؤلفه‌های شکل دهنده‌ ‌به شکل سرزمین‌های سیاسی در اروپای روشنفکری در قرون شانزدهم تا بیستم شدید بود‌. ‌یکی از موارد مورد توجه سر ویلیام پتی، دانشمند و اقتصاد دادن انگلیسی، تبیین‌ ‌زیربناهای مردم شناسی و سرزمینی قدرت حکومت بریتانیا در ایرلند در کتاب کالبدشناسی‌ ‌سیاسی ایرلند در سال ۱۶۷۲ بود. برای پیدا کردن بنیان‌گذار واقعی جغرافیای سیاسی‌ ‌لازم است بر تاریخ آلمان در سده نوزدهم مروری بکنیم‌.

با این وجود سابقه ی تاریخی و تکامل سیراندیشه جغرافیا در جهان را که از چهارصد سال قبل از میلاد آغاز شده، تا به امروز به سه دوره عمده قابل تقسیم بندی بوده و بترتیب به دوره های کلاسیک، مدرن و معاصر به شرح زیر نام گذاری شده است.

1)      از چهارصد قبل از میلاد تا قرن نوزدهم میلادی به (دوره کلاسیک)[2]

2)     از اوایل قرن نوزدهم میلادی تا آغاز دهه ی1950 میلادی به (دوره مدرن)[3]

3)     سرانجام از آغاز دهه ی1950 میلادی تاکنون به (دوره معاصر)[4]دسته بندی می شود. (بهفروز، 1378: 1)

از گذشته دور، آلمان بدلیل موقعیت جغرافیایی خود و نوع نگاهش به جهان، مهد‌ ‌جغرافیای سیاسی بوده است. آلمان مدرن که در سال۱۸۷۱ ایجاد شد تحت رهبری جاه‌طلبانه ‌پروس خود را قدرتی بزرگ در رقابت با بریتانیا، فرانسه، اتریش و روسیه می‌دید. با‌ ‌توجه به شرایط ویژه آلمان که حکومتی محصور در خشکی و دارای مشکلاتی در راه توسعه‌ ‌سرزمین خود بود، در دهه پایانی قرن نوزدهم، نظریاتی درباره ارتباط میان سرزمین و‌ ‌قدرت حکومت در میان طبقه روشنفکر جدید این کشور به ویژه راتزل[5] به عنوان بنیان‌گذار‌ ‌جغرافیای سیاسی، مطرح گردید. بسیاری از تفکرات راتزل برای پیدا کردن توجیه حقوقی و‌ ‌روشنفکری برای توسعه سرزمینی آلمان بود. وی به هنگام پایه‌گذاری جغرافیای سیاسی‌ ‌مفاهیم زیادی را از تئوری تکامل تدریجی داروین و پیروان او، به ویژه دارونیسم‌ ‌اجتماعی مشهور به نئولامارکیسم، استفاده کرد. به اعتقاد راتزل، کشور می‌تواند به‌ ‌عنوان یک ارگانیسم زنده به حساب آید و حکومت مانند سایر ارگانیسم‌های زنده نیازمند‌ ‌سرزمین کافی برای تغذیه خود است که فضای حیاتی برای ارگانیسم ویژه می‌نامد. او در‌ ‌جهت گسترش این عبارت‌های استعاری، می‌گوید کشورها وقتی جمعیت شان افزایش می‌یابد‌ ‌نیازمند فضای حیاتی بیشتری می‌شوند و به این ترتیب قوانین هفت گانه ای را برای رشد فضایی حکومت‌ ‌ارائه داد؛ از جمله اینکه:

  • حکومت باید در جهت الحاق سرزمین‌های کوچک توسعه یابد.
  • حکومت باید تلاش کند سرزمین‌های با موقعیت‌های بالقوه باارزش را تصرف کند.
  • توسعه کشور امری واگیر دار است که از کشوری به کشور دیگر گسترش می‌یابد‌.
  • و ...

تئوری راتزل مورد قبول رودلف کیلن واقع شد. کیلن تلاش‌ ‌می‌کرد قدرت جهانی آن روز را شناسایی کرده و کشورهای امپریالیستی قاره‌ای بزرگ‌ ‌آینده را پیش بینی کند. راتزل در سال ۱۸۹۸ واژه گئوپلیتیک را در زبان آلمانی به کار‌ ‌برد که تا آن زمان در هیچ جا مطرح نشده بود. این واژه در سال۱۹۲۴ به ژئوپلیتیک در‌ ‌زبان انگلیسی ترجمه شد. ژئوپلیتیک از دیدگاه وی عبارت بود از بخشی از جغرافیای سیاسی که به روابط خارجی، استراتژی و سیاست کشورها مربوط می‌شد و در پی استفاده از‌ ‌دانش جغرافیا برای اهداف سیاسی بود‌. (حافظ‌نیا، محمدرضا، فصلنامه علوم سیاسی، ‌شماره30)

علاوه بر راتزل و کیلن، هالفورد مکیندر‌ بریتانیایی، از دیگر بنیان‌گذاران جغرافیای سیاسی، نیز به گسترش و ترویج جغرافیای‌ ‌سیاسی مدرن اقدام کرد. در ایالات متحده نیز آلفرد‌ ‌ماهان، افسر بازنشسته نیروی دریایی، قدرت نظامی جهان را وابسته به قدرت دریایی‌ ‌دانست و عوامل جغرافیایی که موجب کسب قدرت دریایی می‌شوند را به طور کامل توضیح‌ ‌داد. پس از شکست آلمان در ‌جنگ جهانی اول و از دست دادن بسیاری از سرزمین‌های خود و خلع سلاح، عقاید‌ ‌جغرافیایی راتزل و مکیندر برای در پیش گرفتن مسیر احیای قدرت آلمان مورد استفاده‌ ‌قرار گرفت. فرد برجسته این جریان کارل هاوس هوفر، افسر ارتش و جغرافی‌دان عضو حزب‌ ‌نازی بود. هوفر در پی جلب حمایت عمومی از سیاست‌های توسعه‌طلبانه جدید به وسیله‌ ‌رویکردی مردمی به ژئوپلیتیک بود. او با استفاده از نظریه فضای حیاتی راتزل و حتی‌ ‌فراتر از آن، معتقد بود جهت توسعه آلمان لازم است از سرزمین‌های مازاد کشورهای کم‌ ‌جمعیتی مانند لهستان و چکسلواکی استفاده شود. گئوپلیتیک هوفر توجیهات علمی لازم را‌ ‌برای الحاق لهستان و چکسلواکی به آلمان، اتحاد میان هیتلر و استالین، و حمله‌ ‌نافرجام آلمان به شوروی را فراهم آورد و همین اقدام باعث شد که عامل اصلی در کشورگشایی هیتلر در جنگ جهانی دوم بنام جغرافیای سیاسی و ژئوپلینیک شناخته شده و مورد بی مهری قرار گیرد. به همین لحاظ است که سیراندیشه جغرافیای سیاسی در جهان دارای فراز و فرود هایی شده است بویژه پس از جنگ جهانی دوم بدلایل سوء برداشت هایی که از این رشته علمی انجام شد، جغرافیای سیاسی برای مدتی به محاق رفت. لذا دو دوره اخیر نیز بشرح زیر قابل تقسیم بندی می باشد:

1)     دوره پیشرفت از اواخر قرن نوزدهم تا جنگ جهانی دوم

2)     دوره‌ ‌انزوا از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰

3)     دوره احیا (نوزایی) از دهه ۱۹۷۰ به بعد

هارتشورن جغرافیدان آمریکایی، در سال ۱۹۵۴ با‌ ‌ارائه رویکردی کارکردی به جغرافیای سیاسی برای سیاست‌زدایی از آن، معتقد بود‌ ‌جغرافیای سیاسی نه تنها باید به شکل‌دهی استراتژی‌های سیاسی توجه کند، بلکه باید به‌ ‌پویایی‌های داخلی و عملکردهای خارجی حکومت نیز توجه نماید. (همان)

آموزش جغرافیای‌ ‌سیاسی در دوره‌ای به ایران راه یافت که بخش ژئوپلیتیک آن در اثر جریان‌های جنگ‌ ‌جهانی دوم و ظهور ژئوپلیتیک خاص آلمان تحریم شده بود.

 

3-    تاریخچه ورود علم جغرافیا به ایران

برخی جغرافیدانان معتقدند؛ امیر کبیر قبل از تشکیل دارالفنون موضوع جغرافیا را در ایران مطرح کرده است. به این ترتیب که پیش از تأسیس دارالفنون، میرزا تقی خان امیرکبیر در گسترش دانش جغرافیا، که مانند سایر علوم در غرب، دگرگون شده و گسترش یافته بود، اقداماتی انجام داد. وی از اهمیت و تأثیر جغرافیا در رشد آگاهی ایرانیان نسبت به مسائل جهانی آگاه بود. برای نمونه، در زمان اقامتش در تبریز و در دوره ولایت عهدی ناصرالدین شاه، پس از پایان مأموریتش در ارزروم مترجم خود را به ترجمه کتابی جغرافیایی گماشت. همچنین در آغاز دوره صدراعظمی، امیرکبیر هزینه چاپ کتاب فلوغون رفائیل با عنوان «جهان‌نما» را که از زبان فرانسه ترجمه شده بود پرداخت. در حالی که چنین اقدامی از سوی وی درباره سایر علوم گزارش نشده است.

 

4-    جغرافیای جدید از دارالفنون

به دلیل آنکه اغلب محققان و پژوهشگران ایرانی در بررسی تاریخ علوم در کشور به صورت علمی و مدون سرآغاز آن را دارالفنون انتخاب می کنند، در این مقاله نیز مبنای بررسی همان تأسیس دارلفنون است و البته باید به این نکته نیز اذعان کرد که در سال تأسیس دارلفنون در ایران (1851 میلادی)، جغرافیای سیاسی به صورت علمی و مدون در جهان غرب نیز شکل نگرفته بود. بنابراین به منظور ریشه یابی و ردیابی وضعیت جغرافیای سیاسی در ایران باید از شروع آموزش جغرافیا به صورت علمی در ایران نیز آگاهی پیدا کرد. به همین علت در آغاز بررسی تاریخ جغرافیای سیاسی ایران در این دوره، ما به آموزش جغرافیا به صورت کلی که جغرافیای سیاسی نیز         شاخه ای از آن محسوب می شود، می پردازیم، تا به نقطه شروع تدریس جغرافیای سیاسی در ایران دست پیدا کنیم. (ویکی پدیا)

 

5-    اولین مدرسه جدید در ایران

اولین مدرسه جدید در ایران در اواخر 1254 یا اوایل سال 1255 هجری قمری در شهر ارومیه به وسیله «پرکینز» کشیش آمریکایی تأسیس شد و چون جنبه مذهبی داشت و رئیس آن یک مسیحی بود برای این که مدرسه و کارکنان آن از خطرهای احتمالی مصون باشند اقداماتی بعمل آمد و از طرف پادشاه وقت فرامینی صادر شد و شاه علاقه خود را در باب تأسیس این مدرسه و تدریس تاریخ و جغرافیا و حساب و هندسه در این مدرسه اعلام کرد. دومین مدرسه در اوایل سال 1255 هجری قمری به وسیله «اوژن بوره» کشیش فرانسوی در تبریز تأسیس شد. در تأسیس این مدرسه نظر بوره خیلی بلند بود و می خواست دارالفنونی تأسیس کند و ایرانیان را از هر ملت و مذهب به علوم جدید و زبان فرانسه آشنا سازد. (محبوبی اردکانی، 1354،ج1: 240) همچنان که ملاحظه می شود، درس جغرافیا در اولین مدرسه ایران تدریس می شد، هرچند از محتوای دروس تدریس شده سندی در دست نیست. (رجبلو، 1384: 11)

 

 

6-    تأسیس دارالفنون

بیست سال پیش از تأسیس دارالفنون توکیو و سه سال پس از تأسیس دارالفنون اسلامبول، دارالفنون ایران تأسیس شد. مؤسس این مدرسه امیرکبیر بود او ترتیبات زندگی و معارف جدید را به اجمال در مدت اقامت کوتاه خود در روسیه و مأموریت طولانی خویش در کشور عثمانی دیده و در جریان کارهای اداری، احتیاج ایران را به افراد کاردانی که از معارف جدید با اطلاع باشند را دریافته بود. نظر امیرکبیر در انتخاب معلمین مدرسه، بدلیل سوء سابقه کشورهای انگلیس و فرانسه و روسیه، به سمت اتریش متوجه شد. چرا که این کشور بعد از شکست ناپلئون و تشکیل کنگره وین شهرت بسیار یافته بود و صدراعظم آن هم در مسافرت حسین خان نظام الدوله (آجودان باشی) به اروپا نسبت به او نظر مساعد ابراز داشته و از او جانبداری کرده بود. (همان،12)

 

7-    آموزش جغرافیا در دارالفنون

جغرافیای جدید در ایران با تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۶۸ هجری قمری آغاز شد. در نخستین سالهای گشایش دارالفنون، جغرافیا توسط آموزگاران عمومی و غیرمتخصص تدریس می‌شد، اما با آغاز تدریس این علم توسط میرزا عبدالغفار خان اصفهانی ملقب به نجم‌الدوله، ستاره‌شناس دوره قاجار، اهمیت جغرافیا در دارالفنون افزایش یافت. اهمیت نقش نجم الدوله از این جهت بود که نخستین کتاب جغرافیایی را با عنوان «جغرافیا: طبیعی و سیاسی» در سال ۱۲۵۹ خورشیدی به زبان فارسی در تهران به چاپ رساند. شاگردانی چون میرزا رضاخان نجمی ملقب به مهندس‌الملک (از نویسندگان دوره قاجار) و عبدالرزاق بغایری زیر نظر نجم‌الدوله پرورش یافتند. بررسی رودهای کارون و زاینده‌رود برای برآورد هزینه بازسازی سدهای کارون و کوهرنگ سرشماری تهران در سال ۱۲۸۴ با عنوان «تشخیص نفوس دارالخلافه» و تهیه نقشه تهران‌ اشاره کرد. بنابراین عبدالغفار را باید پیشگام علم جغرافیا در ایران، بلکه باید او را پیشگام علم جغرافیای سیاسی در ایران دانست، چراکه اولین فردی که در کتاب خود، عنوان جغرافیای سیاسی را بکار برده است، عبدالغفار است. (ویکی پدیا) عبدالرزاق بغایری نیز در سال ۱۳۰۸ هجری قمری ترسیم نقشه ایران را آغاز کرد و آن را بر اساس مقابله و تصحیح ۱۷ نسخه نقشه موجود به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و روسی انجام داد و به این ترتیب پایه‌گذار سازمان جغرافیایی کشور (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح امروزی) گردید.‌ تا سال‌های پایانی سده سیزدهم خورشیدی، جغرافیا در دبیرستان‌های ایران آموزش تخصصی نداشت و تا اوایل دوره پهلوی آثار عباس اقبال آشتیانی در زمینه جغرافیا، تنها کتابهای معتبر جغرافیا در ایران به شمار می‌رفت. (گنجى،1367: ‏61)

 

8-    استادان جغرافیا

شماره 98 روزنامه وقایع اتفاقیه مورخه پنجشنبه نهم ربیع الاول 1269 ضمن گزارش کار مدرسه دارالفنون نوشته است: " معلم هندسه عالیجاه میرزا ملکم است و به شاگردان مدرسه دو درس می گوید. یکی حساب و هندسه عام است که جمیع شاگردان می خوانند و یکی درس خاص است که به دوازده نفر شاگرد با استعداد، مطالب عالیه هندسه را از قواعد محکمه و صنعت نقاشی و علم جغرافیا درس می گوید و خوب ترقی کرده اند." (محبوبی اردکانی،1350: 19) با استناد به این خبر در روزنامه اتفاقیه و تاریخ آن، ملکم خان را باید اولین معلم ایرانی در دارالفنون که جغرافیا را نیز در کنار دیگر دروس تدریس می کرده است، نام برد. در این مدرسه همچنین کرزیز یا کرشیش معلم توپخانه و حساب و هندسه و جغرافیا و جنگ های معروف و اصلاً اتریشی بود. بروسکی از نجیب زادگان لهستان بود که در زمان عباس میزا به ایران آمده بود و در جنگ هرات در زمان محمد شاه کشته شد. وی صاحب ترجمه در دارالفنون، معلم زبان فرانسه و جغرافیا بود. نفر بعدی نظراقا از ارامنه آذربایجان بود که ظاهراً در دارالفنون معلم زبان فرانسه و جغرافیا بود و در وزارت خارجه مترجم دوم و هم او است که بعدها با لقب «یمین السلطنه» وزیر مختار ایران در پاریس شد. بعد از این دوره به مدت بیش از پنج دهه تا تأسیس دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی) در سال 1307 و به دنبال آن تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، شاهد تحول چشمگیری در جغرافیا و به تبع آن در جغرافیای سیاسی نبودیم. (رجبلو،1384: 15) از آغاز تاسیس دانشسرای عالی در سال ۱۳۰۷ به مدت۱۰ سال تمام تدریس جغرافیا بر عهده ماژور مسعودخان کیهان و عباس اقبال آشتیانی بود، تا اینکه در سال تحصیلی۱۳۱۷-۱۳۱۸دکتر محمد حسن گنجی که تحصیلات خود را در انگلستان انجام داده بود به همراه دکتر احمد مستوفی که از فرانسه دکترای خود را دریافت کرده بود و احمد سعادت به استادان مزبور پیوستند. بجز دو سالی که دکتر خسرو شباهنگ هم در ردیف معلمان جغرافیای دانشسرای عالی درآمد، آموزش جغرافیا بر عهده همین چند نفر بود. پس از جدا شدن و استقلال رشته جغرافیا از تاریخ در سال۱۳۴۰ و بازنشسته شدن ماژور مسعودخان کیهان و عباس اقبال، گروه تازه‌تاسیس جغرافیا در سال ۱۳۴۲ دکتر دره میرحیدر را که دکترای خود را در گرایش جغرافیای سیاسی از آمریکا دریافت کرده بود به عضویت هیئت علمی دانشگاه درآورد، و مسولیت آموزش بسیاری از درس‌هایی که قبلا بر عهده دکتر گنجی و دکتر مستوفی بود، به وی سپرده شد. در همان زمان دکتر کاظم ودیعی و دکتر جهانگیر صوفی، و دکتر ربیع بدیعی به صورت استاد حق‌التدریسی برای آموزش دروس تخصصی خود با دانشگاه تهران همکاری می‌کردند. از دیگر استادان پیشکسوت جغرافیای دانشگاه تهران می‌توان از دکتر فرج الله محمودی، دکتر رحیم مشیری، دکتر شاپور گودرزی‌نژاد، دکتر فاطمه بهفروز، دکتر خدیجه اسدیان، مهندس محمد پورکمال، دکتر مسعود مهدوی، دکتر محمدتقی رهنمایی، دکتر رحمت الله فرهودی، دکتر پرویز کردوانی، دکتر ابراهیم جعفرپور، دکتر جمشید عیوضی و دکتر حسین محمدی یاد کرد. (ویکی پدیا) سال ۱۳۰۷ آغاز مرحله واقعی آموزش و گسترش جغرافیا در ایران بود. در آن سال دارالمعلمین مرکزی، با هدف تربیت معلم، به دارالمعلمین عالی بدل شد و قانون اعزام دانشجو به خارج تصویب شد. در دارالمعلمین عالی، رشته مشترک «تاریخ و جغرافیا» یکی از پنج رشته اصلی بود. فارغ‌التحصیلان این دانشسرا یا به آموزش در دبیرستان می‌پرداختند یا برای ادامه تحصیل به خارج فرستاده می‌شدند.(همان)

 

9-    جغرافیای سیاسی

جغرافیای سیاسی شاخه‌ای از علم جغرافیا است که تأثیرپذیری و‌ ‌تأثیرگذاری سیاست و قدرت در محیط جغرافیایی و به بیان دیگر، تأثیر تصمیمات سیاسی بر‌ ‌محیط جغرافیایی را مورد کاوش و بررسی قرار می‌دهد. نقش ویژه جغرافیای سیاسی،‌ ‌سازماندهی سیاسی فضا در سطح محلی، ملی و منطقه‌ای است. ژئوپلیتیک که به طور سنتی‌ ‌بر اساس اطلاعات، دیدگاه‌ها و تکنیک‌های جغرافیایی به مسائل سیاست خارجی کشورها‌ ‌می‌پردازد، یک نوع جغرافیای سیاسی کاربردی قلمداد می‌شود. مطابق تعریفی دیگر جغرافیای‌ ‌سیاسی پدیده‌های سیاسی را در فضای درونی یک کشور مورد بحث قرار می‌دهد که به طور‌ ‌سنتی شامل مفاهیمی مانند مرز، ملت، حکومت و سرزمین است. نظر به این که یک کشور در‌ ‌بطن مطالعات جغرافیای سیاسی جای دارد از پیوند سه عامل ملت، حکومت و سرزمین، کشور‌ ‌تشکیل می‌شود؛ بنابراین همه موضوعات مرتبط با این مفاهیم، مانند ریشه‌یابی مسائل‌ ‌قومی، جریانات مهاجرت، تحلیل قدرت سیاسی نواحی شهری، تحلیل فضایی قدرت سیاسی در سطح‌ ‌کشور، تقسیمات کشوری و رقابت‌های مکانی، دولت محلی، تمرکز و عدم تمرکز قدرت سیاسی ‌جغرافیای انتخابات، از جمله مسائل مرتبط با کشور هستند که امروزه در جغرافیای سیاسی‌ ‌مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرند. از طرف دیگر، در حوزه مسائل جهانی نیز که قلمرو‌ ‌مطالعات ژئوپلیتیک است، به طور سنتی درباره مناسبات قدرت در سطح جهان و راه‌های‌ ‌دست‌یابی به قدرت جهانی و افزایش آن بحث و بررسی می‌شود. در حال حاضر تحولاتی که در‌ ‌سیاست جهان روی داده است تنوع بیشتری به مباحث ژئوپلیتیک بخشیده و این شاخه از‌ ‌جغرافیای سیاسی مفاهیم تازه و متنوعی را مورد بحث قرار می‌دهد. بررسی این مفاهیم در بستر زمان و مکان‌ ‌کمک شایان توجهی به روند اداره امور و کشور داری بهتر می‌کند. (حافظ‌نیا، محمدرضا، فصلنامه علوم سیاسی، ‌شماره30)

 

10-                       جغرافیای نظامی در ایران

1)     از آنجاکه جغرافیای نظامی در برخی منابع شاخه ای از جغرافیای سیاسی محسوب می شود. از سال ۱۳۱۵ به بعد سری کتاب‌های جغرافیای سیاسی با زمینه نظامی به دست سرهنگ حاجی علی رزم آرا در هجده جلد تحت عناوین: 1) کلیات جغرافیای ایران 2) گرگان- دریای خزر 3) گیلان- مازندران 4) آذربایجان خاوری 5) آذربایجان باختری 6) کردستان 7) کرمانشاهان 8) لرستان 9) پشت کوه 10) خوزستان 11) فارس 12) کرمان 13) جزایر ایران 14) مکران 15) نواحی مرزی افغانستان 16) خراسان 17) کویرهای مرکزی 18) نقشه دهلیزبندی همگانی کشور تألیف شد که بیشتر آشنایی با حدود و ثغور مرزهای ایران و تأکید بر شناخت مسائل جغرافیای نظامی ایران بود. سرهنگ حاج علی رزم آرا آثار دیگری در ادبیات جغرافیایی به جا گذارده است. او اولین کتاب جغرافیای نظامی خود را درباره کشور افغانستان در سال 1315 در 55 صفحه به چاپ رسانید. این کتابچه شامل جمیع جنبه های جغرافیایی افغانستان بود و با برداشت نظامی و براساس اطلاعات و آمار اندکی که در آن زمان فراهم می شد تدوین شده بود. در مدارس نظامی ایران نیز استادان جغرافیا در دانشکده افسری و دانشگاه جنگ، کتابهای جغرافیای نظامی فراوانی نوشته اند که مورد استفاده همان دانشکده و اغلب در زمان شاغل بودن مؤلف تدریس می شده است و از ان جمله می توان فهرست وار از کتابهای زیر نام برد: (گنجی،1365: 216-214) جغرافیای مفصل ایران با وجودی که برای تدریس در مدارس نظامی تدوین شده بود، از لحاظ جامعیت و نو بودن اطلاعات جغرافیایی بسیار جالب بود.

ردیف

عنوان

مؤلف

سال تألیف

1

جغرافیای نظامی ایران

سرهنگ ابراهیم کوکلان

1333

2

جغرافیای نظامی شوروی

سرهنگ ابراهیم کوکلان

1334

3

جغرافیای نظامی کشورهای همجوار

سرهنگ تاجبخش و سرتیپ یکرنگیان

1334

4

جغرافیای مفصل ایران

سرهنگ احتسابیان

1311

 

           

11-                       سیر تکوین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران

آقای نیما رجبلو در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان سیر تحولات جغرافیای سیاسی در ایران از تأسیس دارالفنون تا زمان حاضر سیر تکوین اندیشه جغرافیای سیاسی در ایران را به سه دوره زیر دسته بندی کرده است:

1)     از دارالفنون تا ایجاد رشته مستقل جغرافیا (1342-1230)

2)     از تأسیس رشته مستقل جغرافیا تا انقلاب اسلامی (1357-1342)

3)     بعد از انقلاب اسلامی تا کنون

البته مبانی بروز و ظهور جغرافیای سیاسی در ایران در دوره اول گذاشته شد و در انتهای این دوره جغرافیای سیاسی در آستانه دانش جغرافیا ظاهر شد و به کندی و آهستگی جریان پیدا کرد و با توجه به دید سلیقه ای مدرسان آن دوره در مرحله دوم بود که با ورود جغرافیای سیاسی نوین و مطابق دیدگاههای رایج و مرسوم غرب در ایران توسط خانم دره میرحیدر سیر تدریجی رشد این رشته در ایران آغاز شد. در مرحله سوم بعد از یک دوره رکود و بی توجهی نسبت به این رشته، بعد از انقلاب اسلامی، در آغاز دهه هفتاد شمسی و با تصویب رشته جغرافیای سیاسی از سوی شورای عالی برنامه ریزی در این رشته در دانشگاههای کشور رشد زیادی کرد که در این مقاله سعی شده است تا مراحل رشد جغرافیای سیاسی در ایران را بطور مختصر تبیین نماییم.

11-1- سال جدا شدن رشته های تاریخ و جغرافیا

دکتر محمد حسن گنجی در کتاب جغرافیا در ایران، صفحات 59، 61، 62، و108، استقلال جغرافیا را از سال  1342 می داند. این اقدام به شکوفایی و رشد زیرشاخه های دو رشته تاریخ و جغرافیا کمک شایانی کرد. خانم دکتر میرحیدر نیز سال1342 را که سال جدا شدن رشته های تاریخ و جغرافیا از یکدیگر بود را مبنای تحولات صورت گرفته در رشته جغرافیای سیاسی می دانند. در همین سال در یک جلسه فوق العاده در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که گروه جغرافیا یکی از گروههای دانشکده ادبیات بود، مذاکراتی بمنظور تأسیس شعبات جغرافیای انسانی و اقتصادی، جغرافیای طبیعی و شعبه کارتوگرافی در گروه جغرافیا انجام شد که برای توسعه بیشتر رشته جغرافیا آغازی دیگر بود. (گنجی،1365: 108-59) دکتر گنجی دو اقدام را در سال1342در جهت رشد رشته جغرافیای سیاسی مؤثر می داند اول استقلال دو رشته تاریخ و جغرافیا از یکدیگر و دیگری بازگشت خانم دکتر دره میرحیدر پس از نزدیک به پنج سال تحصیل و کسب مدرک دکتری در رشته جغرافیای سیاسی از آمریکا، او می گوید: "با ورود رسمی دکتر میرحیدر به عنوان استادیار در ترم دوم سال1442 به دانشگاه تهران، برای اولین بار درس جغرافیای سیاسی مدرن مطابق با آنچه در دانشگاههای آمریکا تدریس می شد به دانشجویان رشته جغرافیا در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ارائه شد. در همین سال شادروان مسعود کیهان بعد از حدود40 سال معلمی جغرافیا در دارالفنون و دارالمعلمین مرکزی و دارالمعلمین عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در سن70 سالگی بازنشسته شد. و می توان گفت با خروج استاد جغرافیای سیاسی(مرحوم کیهان) از دانشگاه، دیدگاهها و نظرات وی نیز جای خود را به دیدگاهها و مکاتب فکری جدیدتر و رایج در محافل جغرافیای سیاسی جهان، که از سوی خانم دکتر میرحیدر ارائه می شد داد. هرچند که بررسی کتابهای دیگر اساتید جغرافیا که درباره جغرافیای سیاسی در آن سالها، مطالبی بیان کرده اند، نشان می دهد که تفکر سنتی رایج در ان دوران نسبت به جغرافیای سیاسی تا چند سال بعد نیز همچنان پابرجا بود.(همان)"

   

11-2- جغرافیای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در ایران

با تصویب‌ ‌پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد جغرافیا از سال ۱۳۴۳ در دانشگاه تهران، چند‌ ‌واحد درسی در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز در نظر گرفته شد. در مقطع کارشناسی ارشد‌ ‌جغرافیای دانشگاه تهران در سال۱۳۴۳دو درس تحت عنوان «ژئوپلیتیک» و «مسائل‌ ‌جغرافیای‌ ‌سیاسی جهان» ارائه شد که درس «ژئوپلیتیک» آن را دکتر میرحیدر و «مسائل‌ ‌جغرافیای سیاسی جهان» را دکتر مستوفی تدریس می‌کردند. البته روند رو به گسترش علمی این رشته‌ ‌در دهه ۱۳۵۰ به دلایل شرایط حاکم در ایران تا انقلاب اسلامی با وقفه مواجه گردید. (رجبلو،1384) در طول سالهای تحصیلی ۱۳۳۹-۱۳۴2رشته جغرافیا از رشته تاریخ‌ جدا و تبدیل به رشته مستقلی‌ شد و سه‌ تخصص کارتوگرافی‌، جغرافیای انسانی و اقتصادی‌، و جغرافیای طبیعی‌ برای آن ایجاد گردید. سپس، آموزش رشته جغرافیا به دانشگاه‌های شیراز (۱۳۴۰اصفهان (۱۳۴۵) و در دانشگاه ملی‌ (۱۳۴۸) گسترش یافت. مهمترین آثار جغرافیایی‌ چاپ‌ شده‌ پیش از پیروزی‌ انقلاب‌ در قالب کتاب، اطلس، مرجع و مجله مربوط به این دوره است. (ویکی پدیا) در طول‌ پنجاه‌ سال‌ قبل‌ از انقلاب اسلامی‌، شمار فارغ‌التحصیلان‌ رشته جغرافیا از مؤسسات‌ آموزش‌ عالی‌ بین‌۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر‌ بود که‌ حدود ۸۵ درصد از آنان‌ جذب‌ آموزش‌ و پرورش‌ شدند. پس‌ از اعلام‌ اصلاحات ارضی‌ در سال ۱۳۴۱، «مؤسسه جغرافیای دانشگاه تهران»‌ ایجاد شد که‌ به‌ جغرافیای‌ کاربردی‌ توجه‌ ویژه داشت‌. (همان)

 

12-                       جغرافیای سیاسی بعد از انقلاب اسلامی در ایران

تألیفات و‌ ‌ترجمه‌ها در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک پس از انقلاب اسلامی ادامه یافت و با‌ ‌توجه به شرایط گسترش جهانی این علم و نیز جنگ عراق علیه ایران توسعه گسترده‌ای یافت. دانشگاه تربیت مدرس با پذیرش اولین دانشجویان دوره دکتری با‌ ‌گرایش جغرافیای سیاسی در سال ۱۳۶۶ این رشته را به صورت علمی - آکادمیک به جامعه‌ ‌علمی ایران عرضه کرد. دهه۱۳۷۰ و اوایل دهه۸۰ را باید انقلاب علمی جغرافیای سیاسی‌ ‌و ژئوپلیتیک در ایران دانست. تهیه و تصویب برنامه رشته مستقل جغرافیای سیاسی و‌ ‌ژئوپلیتیک در مقطع کارشناسی ارشد در سال ۱۳۷۱ در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه امام‌ ‌حسین موجب نگرش‌های جدیدی به این رشته در ایران گشت‌.

بر اساس این برنامه‌ ‌دانشگاه‌های امام حسین، تهران، تربیت مدرس و آزاد اسلامی اقدام به پذیرش مستمر‌ ‌دانشجو نمودند. برنامه مقطع دکتری جغرافیای سیاسی به عنوان یک رشته مستقل آکادمیک‌ ‌را دانشگاه تربیت مدرس در سال۱۳۷۷ پیشنهاد کرد و به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی‌ ‌رسید و از همان سال دانشگاه‌های تربیت مدرس، تهران و آزاد اسلامی اقدام به پذیرش‌ ‌دانشجو در مقطع دکتری کردند.

خاستگاه جغرافیای سیاسی در‌ ‌ایران به عنوان یک گرایش یا رشته را می‌بایست فعالیت گروه جغرافیای دانشگاه تربیت مدرس دانست. دانشگاه تربیت مدرس بر اساس برنامه دوره دکتری جغرافیا که‌ ‌در تاریخ ۲۷/۴/۱۳۶۶ به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی رسیده بود در همان سال اقدام‌ ‌به برگزاری آزمون دوره دکتری نمود. در حقیقت دانشگاه تربیت مدرس برای اولین بار در‌ ‌کشور رشته جغرافیای انسانی با گرایش سیاسی را تأسیس کرد. در این دوره جغرافیای‌ ‌سیاسی به عنوان گرایشی از جغرافیای انسانی محسوب می‌شد که دانشجوی پذیرفته شده پس‌ ‌از گذراندن دروس مشترک و در صورت علاقه‌مندی می‌توانست این گرایش را انتخاب کند. در‌ ‌اولین دوره پذیرش دانشجو در این دانشگاه، آقای محمدرضا حافظ نیا ‌و آقای یدالله کریمی پور به عنوان اولین دانشجویان این‌ ‌دوره شروع به تحصیل نمودند.جناب آقای دکتر محمدرضا حافظ نیا به عنوان اولین دانش آموختۀ رشتۀ جغرافیای سیاسی در ایران شناخته می شود. (حافظ‌نیا، محمدرضا، فصلنامه علوم سیاسی، ‌شماره30)

 

13-                       تصویب رشته جغرافیای سیاسی در دانشگاههای کشور

با وجود سابقه بیشتر ‌دانشگاه تهران در زمینه جغرافیای سیاسی و وجود متخصص جغرافیای سیاسی (دکتر دره‌ ‌میرحیدر)، اولین دوره پذیرش دانشجوی دکتری در این دانشگاه در سال ۶۹ - ۷۰ با پذیرش‌ ‌دو دانشجو (بهرام امیراحمدیان و غلامحسن حیدری) آغاز شد. بر اساس برنامه‌ ‌مستقل رشته کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی نیز که دانشگاه تربیت مدرس در سال ۱۳۷۱‌ ‌پیشنهاد کرد و در تاریخ ۸/۶/۱۳۷۱ به تصویب شورای عالی برنامه‌ریزی رسید و جهت اجرا‌ ‌به دانشگاه‌های کشور ابلاغ گردید، دانشگاه تهران نیز در سال تحصیلی ۷۵ - ۷۴ اولین‌ ‌دوره کارشناسی خود را به رشته جغرافیای سیاسی ارائه نمود‌. (همان)

با موافقت شورای گسترش وزارت علوم و تحقیقات و فناوری گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد از سال تحصیلی ۱۳۸۸-۱۳۸۷اقدام به دایر نمودن رشته جغرافیای سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد نمود. در حال حاضر برای ششمین سومین سال متوالی دانشگاه فردوسی در این گرایش دانشجو پذیرفته است. هم اکنون آقای دکتر سید هادی زرقانی، آقای دکتر هادی اعظمی و آقای دکتر محسن جان پرور تدریس دروس جغرافیای سیاسی را بر عهده دارند. زمینه مطالعاتی گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بیشتر در زمینه مطالعات مرزی و آسیای مرکزی است. (همان)

دانشگاه امام حسین بر اساس برنامه مصوب یادشده، اولین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد‌ جغرافیای سیاسی را در قالب دوره‌های معادل پذیرش کرد که تمامی دانشجویان آن از‌ ‌نیروهای رسمی سپاه پاسداران بودند. در اولین دوره کارشناسی ارشد مزبور که در سال‌ ۱۳۷۱ ‌آغاز گردید، آقایان سید یحیی صفوی، محمد اخباری و سه دانشجوی دیگر به عنوان‌ ‌اولین دانشجویان دوره کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی در این دانشگاه پذیرش شدند. (همان)

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران نیز از سال‌ ۱۳۶۸ ‌در مقطع دکتری اقدام به پذیرش دانشجو نمود که دکتر زهرا پیشگاهی فرد به عنوان‌ ‌اولین فارغ التحصیل این دانشگاه در مقطع دکتری در سال ۱۳۷۱ از رساله خود دفاع کرد‌. ‌در مقطع کارشناسی ارشد نیز این دانشگاه از سال تحصیلی ۸۰ - ۱۳۷۹ اقدام به پذیرش‌ ‌هفت دانشجو نمود که این روند گسترش یافته و واحد تهران مرکز این دانشگاه نیز در‌ ‌سال‌های اخیر اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد نموده است. (همان)

14-                       کتابهای منتشر شده در مورد جغرافیای سیاسی در کشور (پنجاه سال اخیر)

در هر صورت بنظر میرسد برای بررسی سیر اندیشه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران و رشد و گسترش این رشته علمی، بهترین راهکار، بررسی کمی و کیفی تولیدات، تألیفات و مکتوبات منتشر شده دانشگاهی در دوره های مختلف می باشد. لذا در یک محاسبه نه چندان دقیق آمار مکتوبات مطرح در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در کشور طی پنجاه سال اخیر بشرح نمودار زیر می باشد که خود نمایانگر رشد قابل توجه اندیشه جغرافیای سیاسی در ایران بویژه در دهه های اخیر می باشد:

 

نمودار تعداد کتابهای منتشر شده در50 سال (پنج دهه) اخیر در ایران

قابل توجه است که از بین کتابهای موجود30% بصورت ترجمه و مابقی کتابهایی است که توسط اندیشمندان و محققان داخلی نگاشته شده اند. نکته دیگر اینکه حدود20 کتاب از این مجموعه، توسط محققین غیر متخصص در رشته جغرافیای سیاسی و توسط استادان علوم سیاسی و روابط بین الملل و رشته های دیگر به رشته تحریر در آمده و بقیه توسط استادان، محققین و فارغ التحصیلان رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نوشته شده است و این نشان می دهد که با گذشت زمان از تعداد کسانی که در حوزه مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک بصورت غیرعلمی و از شاخه های دیگر وارد شده اند کاسته شده و این به خاطر باروری و غنای علمی رشته جغرافیای سیاسی در سال های اخیر می باشد. اکنون بطور مختصر به بررسی کیفی چند جلد از کتابهای منتشر شده در دوره های اول و دوم شکوفایی جغرافیای سیاسی در ایران می پردازیم. (کیانی،1387: 76) شایان توجه اینکه، بررسی آثار، کتابها و نشریات منتشر شده در باب جغرافیای سیاسی در دوره سوم (بعد از انقلاب اسلامی) بدلیل کثرت آنها باید در مقاله ای مستقل انجام شود. همچنین در این دوره شاهد ظهور و انتشار نشریات نوبه ای و فصلنامه های ارزشمندی در مورد موضوعات مختلف رشته جغرافیا از سوی دانشگاهها، مراکز و انجمن های علمی  و جغرافیایی کشور هستیم.[6]

 

14-1- کتابهای جغرافیایی در مرحله اول که در آن به مبحث جغرافیای سیاسی پرداخته شده است:

14-1-1-       کتاب اصول علم جغرافی- طبیعی و سیاسی، تألیف علی محمد عبدالغفار اصفهانی (نجم الملک) در سال 1259 هجری شمسی در تهران به چاپ رسیده است. به لحاظ اهمیت این کتاب به عنوان اولین مکتوب در منابع ایرانی که عنوان جغرافیای سیاسی در آن بکار برده شده است. در مقدمه این کتاب آمده است: "این بنده (عبدالغفار) الی الان که اواسط سال 1298 هجری قمری (1259 هجری شمسی) است متجاوز از بیست سال می باشد که از جانب اولیای دولت ابد مدت قاهره در مدرسه مبارکه دارالفنون به منصب معلمی کل ریاضی و غیره برقرار است و ..." (رجبلو،1384: 20)

14-1-2-       کتاب بعدی حدود پنجاه سال بعد تألیف و تدریس شده است. لذا برخی دیگر از پژوهشگران معتقدند؛ اولین مؤلف کتاب‌های جغرافیا به منظور تدریس در دانشگاه، آقای مسعود کیهان بود که در سال‌های۱۳۱۰ تا ۱۳۱۲ جغرافیای مفصل ایران مشتمل بر سه بخش طبیعی، سیاسی و اقتصادی را در سه جلد تألیف کرد. جلد دوم این کتاب مربوط به جغرافیای سیاسی بود که با بیش از۵۵۰ صفحه و ۲۸ نقشه و ۷۳ گراور در سال۱۳۱۱ منتشر شد. در این کتاب در آغاز پس از شرح سرحدات قدیم و مختصری از تاریخ جغرافیایی، حدود و ثغور امپراتوری مورد بحث قرار گرفته و سپس سرحدات کنونی ایران و در ادامه درباره نژاد، خط، مذهب و آداب و رسوم مردم ایران، ایلات و طوایف شناخته شده ایران بحث شده است. بقیه کتاب تحت عنوان طرز حکومت و تشکیلات مملکتی ایران، به جزئیات تقسیمات کشوری در آن زمان پرداخته است.

 

14-2- کتابهای جغرافیایی در مرحله دوم که در آن به مبحث جغرافیای سیاسی پرداخته اند:

14-2-1-       کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی

جغرافیای سیاسی و‌ ‌ژئوپلیتیک تا ورود دکتر میر حیدر به دانشگاه تهران به مفهوم علمی در دانشگاه‌های‌ ‌ایران مطرح نبود و تألیف کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی در سال ۱۳۴۷ گامی بلند‌ ‌در اعتلای علمی جغرافیای سیاسی در ایران و نقطه عطفی در روند تفکرات جغرافیای سیاسی در‌ ‌ایران محسوب می‌شود. این کتاب پس از گذشت پنج سال از ورود و تدریس خانم دکتر میرحیدر در دانشگاه تهران، به چاپ رسید. به منظور اشنایی با اولین تعریف جغرافیای سیاسی به صورت مدرن و همچنین مشکلات تدریس و تحقیق در آن دوره سرآغاز و قسمتی از فصل اول این کتاب در این قسمت آورده شده است. در صفحه 65 کتاب و در مورد روش مطالعات جغرافیای سیاسی آمده است: "مطالعات در جغرافیای سیاسی به دو روش سیستماتیک و ناحیه ای انجام می گیرد. روش سیستماتیک بیشتر به مطالعه درباره تاریخ و مفاهیم مختلف جغرافیای سیاسی می پردازد و یا پدیده های جغرافیای سیاسی را طی یک مطالعه تطبیقی در تمام دنیا مورد بررسی قرار می گیرد. در حالیکه در روش ناحیه ای مسائل سیاسی محلی، مورد بررسی قرار می گیرد. در این کتاب که با استفاده از روش عمومی (سیستماتیک) تدوین شده است سعی شده است ضمن تعریف جغرافیای سیاسی به بیان اصول و مبانی این علم بپردازد." (میرحیدر،1347: 65) ملاحظه می کنیم که مؤلف ضمن توضیح دو روش مطالعه در جغرافیای سیاسی برای اولین بار در ایران، آگاهانه روش عمومی (سیستماتیک) را انتخاب کرده است. در ادامه مؤلف تصریح می کند که این کتاب حاصل پنج سال تدریس و تحقیق در رشته جغرافیای سیاسی است که برگرفته از روش های رایج در آمریکا و کشورهای غربی تدوین شده است و حتی الامکان سعی شده است که مثالها و مصادیق آن از کشور ایران ارائه شود تا ضمن روشن شدن مفاهیم، زمینه ای نیز برای تحقیقات بیشتر بر روی مسائل جغرافیای سیاسی ایران فراهم گردد. در این مورد نظر دو تن از استادان بارز جغرافیای سیاسی در مورد کتاب فوق قابل توجه می باشد. رجبلو،1384: 37)

14-2-2-1-                       اظهار نظر دکتر گنجی در سال 1365

"... به جرأت می توان گفت که تا قبل از سال 1347 یعنی سالی که خانم دکتر میرحیدر استاد جغرافیا در دانشگاه تهران «اصول و مبانی جغرافیای سیاسی» خود را به چاپ رساند، کتابی در جغرافیای سیاسی به معنای خاص کلمه و براساس استنباطی که در محافل علمی جغرافیا از این اصطلاح می شود در ادبیات جغرافیایی زبان فارسی ظاهر نشده بود و علت این امر این بود که استنباط علمی از اصطلاح جغرافیای سیاسی کمتر جایی در اذهان باز کرده بود و تمام نویسندگان و جغرافی نویسان، جغرافیای سیاسی را بحث در تقسیمات اداری کشور و احیاناً اشاره ای بر مرزها و زبان و نژاد و مذهب و ملیت در مباحث جغرافیایی می دانستند. و ..." (کنجی،1365: 212)

14-2-2-2-                       اظهار نظر دکتر پاپلی یزدی در سال 1383

"در بین جغرافی دانان نسل دوم دانشگاه تهران، جغرافی دانی که تأثیر عمیقی بر تفکر جغرافیای کشور گذاشت، دکتر دره میرحیدر بود. او با نوشتن کتاب جغرافیای سیاسی، اندیشه های نویی را به دانشجویان القاء می کرد بلکه آنها را از قالب های ناسیونالیستی و بحث های صرفاً ملی گرایی خارج می کرد و نشان می داد که جهان، جهانی است که به سوی تعادل قدرت، به سوی ساختارها و تشکیلات جهانی، پایداری مرزها و قانون گرایی علمی و بین المللی گام بر می دارد و عملاً دوران کشورگشایی ها و منیت های ملی گرایی و یا تفکرات راتزلی به پایان رسیده است. در دهه 56-1346 کتاب جغرافیای سیاسی دکتر میرحیدر تنها کتاب منتشره توسط جغرافیدانان بود که در سراسر کشور تدریس می شد. در حقیقت در این دهه کتابهای دکتر میرحیدر تنها پل ارتباطی بین دانشگاه تهران و دانشجویان سراسر کشور بود" (پاپلی یزدی، 1383: 17) 

14-3-                کتاب مقدمه ای بر جغرافیای انسانی ایران

کتاب دیگر این دوره، مقدمه ای بر جغرافیای انسانی است که در سال 1349 توسط آقای دکتر کاظم ودیعی، یکی از استادان برجسته جغرافیا در دانشگاه تهران نوشته و به چاپ رسیده است. این کتاب دارای شش فصل یا گفتار می باشد که پنج گفتار آن به جغرافیای طبیعی و انسانی ایران پرداخته و تنها در فصل ششم به جغرافیای سیاسی ایران توجه نموده است لذا از این بابت در ردیف کتابهای جغرافیای سیاسی در دوره دوم شکوفایی جغرافیای سیاسی در ایران بشمار آمده است. (رجبلو،1384: 43)

14-2-2-       کتاب جهان سوم و کشورهای پیشرفته

این کتاب نوشته پروفسور چترجی است که توسط خانم دکتر میرحیدر در سال1349 به فارسی ترجمه شده و از سوی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به چاپ رسیده است. در واقع این کتاب، ترجمه نطق افتتاحیه ای است که توسط پروفسور چترجی در بیست و یکمین کنگره بین المللی جغرافیایی در اول دسامبر سال1968 در دهلی نو ایراد گردید. این کتاب در 109 صفحه و در چهار فصل به چاپ رسیده است. فصل اول در مورد جهان سوم و کشورهای پیشرفته است که در این قسمت بیشتر به نقش سازمان ملل، اتحادیه بین المللی جغرافیایی و مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها اشاره شده است. فصل دوم به کشورهای پیشرفته اختصاص دارد و در آن به معرفی این کشورها از جمله؛ آمریکا، کانادا، آلمان، ایتالیا ، ژاپن و ... می پردازد. فصل سوم به کشورهای سوسیالیستی اختصاص دارد و در این قسمت به معرفی کشور اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای عضو شورای کمک های متقابل اقتصادی و همچنین کشورهای سوسیالیستی غیر اروپایی پرداخته شده است. فصل آخر این کتاب به کشورهای درحال توسعه اختصاص دارد.  بنظر خانم دکتر میرحیدر، کتاب جهان سوم و کشورهای پیشرفته خلاصه ای است از بررسی جغرافیایی و اقتصادی کلیه کشورهای جهان و شکافی که از نظر اقتصادی بین کشورهای غنی و کشورهای درحال رشد وجود دارد و به راههای برطرف کردن این فاصله تا جایی که هم آهنگی و صلح جهانی به وجود آید نیز اشاره شده است. (میرحیدر،1349: 2)

14-2-3-       کتاب سیاست جغرافیایی، ژئوپلیتیک

این کتاب تألیف سرهنگ سعدالدین رشدیه است و در سال 1350 به چاپ رسیده است. لازم به یادآوری است در کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی خانم دکتر میرحیدر 42 صفحه به نظریات ژئوپلیتیک پرداخته شده است. ولی می توان گفت، اولین کتاب در ایران که فقط به مبحث ژئوپلیتیک پرداخته است، این کتاب می باشد. که فصول مختلف آن به موضوعاتی از قبیل؛ ژئوپلیتیک در مسیر توسعه و تکامل، روش های تحقیق در ژئوپلیتیک و عناصر اصلی مطالعه در بررسی های ژئوپلیتیک می پردازد. (رجبلو،1384: 48)

14-2-4-       کتاب گرایش های تازه در جغرافیای سیاسی

این کتاب توسط پرسکات تألیف شده و توسط خانم دکتر میرحیدر ترجمه شده است و از سوی انتشارات دانشگاه تهران در اردیبهشت ماه سال1358 به چاپ رسیده است.[7] فهرست مندرجات کتاب به شرح زیر است:

فصل اول- محتوای جغرافیای سیاسی

فصل دوم- روش های جغرافیدانان سیاسی

فصل سوم- مناطق مرزی و خطوط مرزی

فصل چهارم- جغرافیای انتخابات

فصل پنجم- جغرافیای سیاسسی و سیاست عمومی

خانم دکتر میرحیدر در پیشگفتار کتاب خود، با انتقاد از مورد اقبال قرار نگرفتن جغرافیای سیاسی از سوی جغرافی دانان در آن دوره می پردازد و چنین ادامه می دهد." ... انتظار آن بود که پس از انتشار چاپ اول کتاب اصول و مبانی جغرافیای سیاسی تألیف نگارنده که اولین کتاب درسی در جغرافیای سیاسی به شمار می رود، تهیه کتابهایی در این زمینه مورد اقبال جغرافی دانان قرار گیرد ولی متأسفانه طی ده سال گذشته هیچ کتاب دیگری درباره موضوعات جغرافیای سیاسی نوشته نشده است و با توجه به تحولاتی که در قلمرو و روش تحقیق در جغرافیای سیاسی به وقوع پیوسته است در صدد بر آمدم که شخصاً انجام آن را بعهده بگیرم و ..." (همان،49)

 

15-               انجمن های علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک

در طول یک قرن از شکوفایی علم جغرافیای سیاسی در جهان و پنج دهه فعالیت خستگی ناپذیر استادان و پژوهشگران این رشته در ایران، جمع ارزشمندی از اساتید، فارغ التحصیلان، دانش آموختگان و کارشناسان این رشته علمی بویژه پس از جنگ ایران و عراق در کشور بوجود آمدند که در حال حاضر شاهد خدمات شایسته ی آنان در زمینه های علمی، پژوهشی و کاربردی هستیم. گروههای از این دانش آموختگان در انجمن های علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و همچنین انجمن های علمی مرتبط به تلاش و حیات علمی خود ادامه می دهند. در این مقاله نگارنده بطور مختصر به تاریخچه تشکیل این انجمن ها و به عنوان نمونه صرفاً به چگونگی تشکیل انجمن ژئوپلیتیک ایران پس از انقلاب اسلامی یعنی در دوره سوم شکوفایی جغرافیای سیاسی در ایران اشاره می نماید.

15-1- انجمن ژئوپلیتیک ایران

تاریخ تشکیل انجمن‌های جغرافیایی در ایران، از سال ۱۳۲۶ شروع شد. در سال‌های‌ ‌پس از آن، پی‌گیری جامعه جغرافیای ایران موجب تشکیل انجمن جغرافیا در نیمه دوم دهه‌۱۳۲۰ ‌گردید که این انجمن متشکل از نه شعبه بود و شعبه دوم آن شامل جغرافیای سیاسی‌ ‌بود که به بحث تقسیمات کشوری، مرزها و آمار جغرافیایی می‌پرداخت. همچنین شعبه ششم‌ ‌آن نیز، شعبه جغرافیای نظامی نام داشت. این روند ادامه یافت تا این که بعد از انقلاب‌ ‌اسلامی ‌انجمن علمی ژئوپلیتیک در ایران تأسیس گردید. این انجمن نهایتاً در سال۱۳۸۱ با کمک‌ ‌اساتید برجسته علمی در دانشگاه‌های تربیت مدرس، تهران، امام حسین و آزاد اسلامی در‌ ‌کشور تأسیس گشت تا ابعاد علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک را تعمیق و گسترش دهد و‌ ‌زمینه را برای نیاز کشور در زمینه‌های سیاست داخلی و خارجی، امنیت ملی و به طورکلی‌ ‌استراتژی‌های ژئوپلیتیک مناسب در روابط بین‌المللی فراهم نماید. در حال‌ ‌حاضر این انجمن با بیش از ۱۳۰ عضو یکی از انجمن‌های علمی معتبر فعال کشور می‌باشد. هسته اولیه انجمن ژئوپلیتیک ایران در اواسط دهه۷۰ شکل گرفت. این جلسات که با هدف همگرایی علمی و تبادل نظر بین اساتید جغرافیای سیاسی دانشگاههای کشور تشکیل می شد، زمینه ای فراهم ساخت تا پس از سالها لزوم تأسیس یک انجمن علمی متشکل از اساتید و دانشجویان و علاقه‌مندان رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک مطرح گردد.

پیشنهاد تأسیس انجمن علمی ژئوپلیتیک ایران ابتدا توسط آقای دکتر محمدرضا حافظ نیا استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس در خرداد ماه۱۳۸۰ مطرح گردید که در پی آن فرمها، اطلاعات و راهنماییهای لازم از دفتر انجمنهای علمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اخذ گردیده و پس از طرح موضوع تأسیس انجمن با ۱۴ تن از اساتید و فارغ التحصیلان و تنی چند از دانشجویان مقطع دکتری رشته جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک اقدام به تکمیل فرم تقاضای تأسیس انجمن توسط افراد فوق گردید. در مرحله بعد اقدام به تنظیم اساسنامه انجمن بر اساس فرمت مصوب دفتر انجمنهای علمی، معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گردید که پس از تأیید توسط دفتر فوق نسبت به اخذ پرسشنامه مشخصات اعضای هیأت مؤسس و هیأت مدیره و تکمیل آن توسط اعضاء اقدام شد و ۳۷ نفر از اساتید و دانشجویان دکتری رشته جغرافیای سیاسی همراه با احکام کارگزینی و تصویر آخرین مدرک تحصیلی آنها دریافت شد. همچنین تصویر برخی انجمن‌های مشابه در سایر کشورها و نامهای تحت عنوان (سابقه شکل گیری انجمنهای ژئوپلیتیکی و ضرورت تأسیس انجمن ژئوپلیتیک در ایران) در تاریخ ۱۸/۴/۱۳۸۰ تحویل دفتر فوق گردید تا در جلسه کمیسیونهای علمی مطرح گردد. اولین باری که در جلسه این کمیسیون موضوع مطرح گردید. برخی اعضاء با نام نهادن واژه ژئوپلیتیک برای انجمن مخالفت ورزیدند که از سوی دبیر کمیسیون انجمنهای علمی ایران موضوع به اطلاع رسید که بلافاصله اقدام به تهیه متنی توجیهی در خصوص انگیزه نامگذاری انجمن، تحت عنوان (توجیه تأسیس انجمن ژئوپلیتیک ایران) شد تا در جلسه بعدی کمیسیون در اختیار اعضاء گذارده شود. در جلسه مورخ۱۱/۲/۱۳۸۱ کمیسیون فوق بار دیگر موضوع تأسیس انجمن ژئوپلیتیک را مطرح کرد و خوشبختانه مورد تصویب قرار گرفت که در پی اعلام دبیر کمیسیون نسبت به تهیه اسامی اعضای انجمن و آدرس و تلفن محل کار آنها اقدام و در تاریخ ۱۷/۲/۱۳۸۱ تحویل دفتر انجمنهای علمی ایران گردید.

انجمن ژئوپلیتیک ایران پس از اخذ مجوز تأسیس از سوی کمیسیون انجمنهای علمی کشور، در تاریخ ۳۱/۳/۸۲ تحت شماره ۱۵۴۶۶ موفق به ثبت انجمن در اداره ثبت شرکتها و مؤسسات غیر تجاری گردید. کمیته پذیرش ضمن تعیین نمایندگان انجمن در دانشگاهها، اقدام به عضوگیری نمود که در همان دوره در حدود ۷۰ نفر از اساتید، فارغ التحصیلان و دانشجویان مقطع دکتری و کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی در قالب عضویت پیوسته، دانشجویی و وابسته ثبت نام نمودند و با توجه به جدید التأسیس بودن انجمن، هیأت مدیره، طی برگزاری ۷ جلسه اقدام به تعیین خط مشی ها و سیاستهای کلی و نیز انجام امور مزبور به اعضای هیأت مدیره نمود و با پشت سرگذاشتن اقدامات ضروری و اولیه در خصوص تثبیت انجمن، برگزاری دومین جلسه مجمع عمومی در تاریخ ۳۰/۸/۸۳ فصل جدیدی از فعالیتها و برنامه های انجمن آغاز گردید.

 

16-               گرایش های موجود بین استادان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک

با توجه و دقت نظر بین آثار منتشر شده و فعالیت های جاری استادان و کارشناسان این رشته در سطح دانشگاههای کشور و ارگان های دولتی و غیر دولتی و نظامی، مجموعه مطالعات و اقداماتی که در حوزه جغرافیای سیاسی صورت می گیرد می توان به این نظر رسید که در مجموع گرایش های موجود بین دانشمندان، استادان، کارشناسان و فعالین حوزه جغرافیای سیاسی و دانش ژئوپلیتیک به سه گروه عمده دسته بندی می شوند:

(1)   گروه اول شامل استادانی که نظرات، اقدامات و خدمات آنان بیشتر جنبه تئوریک و نظریه پردازی دارد. این گروه از استادان که بنیانگذاران جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در کشور هستند بیشتر سعی می کنند که از جنبه های علمی، فلسفی و بنیادی این رشته علمی را تقویت کرده و غنای آن را فزونی بخشند. در این رابطه می توان از شخصیت های برجسته ای چون خانم دکتر دره میرحیدر، استاد دکتر محمد رضا حافظ نیا، دکتر عزت الله عزتی، دکتر پاپلی یزدی و .... نام برد.

 

(2)   گروه دوم شامل استادان و کارشناسانی است که نظرات و اقدامات آنها در حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی کشور کاربرد دارد و در واقع بیشتر بصورت کاربردی از این رشته علمی بهره می گیرند. این دسته از استادان تلاش می کنند تا دانشجویان این رشته را با بنیان های ژئوپلیتیکی بازیگران سیاسی در سطح منطقه و جهان و چگونگی بهره برداری از آن آشنا نمایند. بطور مثال از این گروه استادان می توان از دکتر پیروز مجتهد زاده، دکتر فرجی راد و ... یاد کرد.

 

(3)   گروه سوم استادان و کارشناسان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک کسانی هستند که با سابقه نظامی گری وارد مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک شده اند. این گروه استادان با نگاه ژئوپلیتیک بیشتر بدنبال تقویت اقتدار ملی و قدرت نظامی کشور هستند و با دیدگاه نظامی گری به جغرافیای سیاسی توجه دارند و مسائل منطقه ای و جهانی را از این زاویه بررسی و تعقیب می کنند. در این گروه استادان بعنوان نمونه می توان از سردار رحیم صفوی، سردار باقری و ... نام برد.

 

 

 

 

 

 

 

17-               منابع

1-    بررسی وضعیت جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران؛ محمدرضا حافظ نیا، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۳۰

2-    بهفروز، فاطمه 1378، فلسفه و روش شناسی تحقیق علمی در جغرافیا، انتشارات دانشگاه تهران

3-    حافظ نیا، محمد رضا،1383، افقهای جدید در جغرافیای سیاسی، تهران، سمت

4-    حافظ‌نیا، محمدرضا، فصلنامه علوم سیاسی، ‌شماره30

5-    حافظ نیا/کاویانی، محمد رضا 1393، فلسفه جغرافیای سیاسی، پژوهشگاه مطالعات راهبردی، 1393، تهران

6-    درایسدل، آلاسدایر، دره میر حیدر، 1374، مرکز مطالعات خلیج فارس، وزارت امورخارجه، تهران، چاپ چهارم

7-    رومینا، ابراهیم، 1384، چگونگی شکل‌گیری جغرافیای سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس، (تحقیق کلاسی منتشر نشده)

8-    رجبلو، نیما، بررسی سیر تحولات جغرافیای سیاسی در ایران از تأسیس دارالفنون تا زمان حاضر (عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران 1384)

9-    عزت اللَّه عزتی، ژئوپلیتیک در قرن ۲۱، (تهران: سمت، ۱۳۸۰)، ص ۲۳۱.

10-                       کیانی، وحید، آسیب شناسی روش مطالعات جغرافیای سیاسی در ایران (عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران،1387)

11-                       گنجی، محمد حسن، جغرافیا از دارالفنون تا انقلاب اسلامی، (مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۶۷)، ص ۶۱، ۲۰۹، ۲۱۲، ۲۱۷.

12-                       میرحیدر، دره ، «قابلیتها و کاربردهای جغرافیای سیاسی»، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش ۱۲۴ - ۱۲۵، (۱۳۷۶

13-                       میرحیدر، دره ، «قابلیت‌ها و کاربردهای جغرافیای سیاسی»، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، ش۱۲۸-۱۲۷، (۱۳۷۷)

14-                       محبوبی اردکانی، حسین، 1350، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید درایران،ج1، انتشارات دانشگاه تهران

15-                       نیکجو، افشین، 1383، چگونگی شکل‌گیری جغرافیای سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی، تحیق کلاسی منتشر نشده.

16-                       ویکی پدیا (فارسی) قابل سرچ از طریق اینترنت با واژه جغرافیای سیاسی

 

 

17-                       هیودی، محمد رضا، 1383، چگونگی شکل‌گیری جغرافیای سیاسی در دانشگاه تهران، تحقیق کلاسی منتشر نشده

 

 



[1] - دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی (غرب آسیا) دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات

[2] - classical period

[3]- modern period

[4] - contemporary period

[5] - مطالعات بعدی نشان میدهد که روبرت ژاک تورگو (1781- 1727) نخستین کسی است که دانش واژه جغرافیای سیاسی را بکار برده است. (حافظ نیا، 1394: 123)

[6] - تعدادی از فصلنامه های جغرافیایی دانشگاهها و مراکز و انجمن های علمی بشرح زیر می باشند:

1) رشد جغرافیا (آموزش و پرورش)            6) انجمن جغرافیای ایران                    10) مطالعات ناحیه ای (دانشگاه فردوسی)

2) پژوهشهای جغرافیایی (دانشگاه تهران)      7) تحقیقات جغرافیایی (دکتر پاپلی یزدی)  11) جغرافیای و توسعه (دانشگاه سیستان و بلوچستان)

3) فضای جغرافیایی (دانشگاه اهر)              8) ژئوپلیتیک ایران (انجمن ژئوپلیتیک)    12) علوم زمین(دانشگاه شهید بهشتی)

4) جغرافیای انسانی (دکتر لطیفی)               9) جغرافیای سیاسی (دانشگاه فردوسی)    13) آمایش سیاسی فضا (دکتر رومینا ابراهیم)

5) جغرافیای سرزمین

[7] - با وجود آنکه این کتاب در اردیبهشت ماه سال 1358 به چاپ رسیده است اما چون ترجمه آن در شهریور1356 به پایان رسسیده است، به همین دلیل در مرحله دوم مورد بررسی قرار گرفته است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۲۲
سید ناصر حسینی

نظرات  (۲)

ممنون از شما

مطالعه مطالب فوق اطلاعات ارزنده ای در زمینه اشنایی با علم جغرافیای سیاسی به بنده داد.

۰۳ اسفند ۰۲ ، ۲۲:۰۵ یاسر تیموریان

باسلام واحترام.

مقاله جامع وآموزنده ای در مبحث جغرافیای سیاسی وسوابق آن بود.

متشکرم.خداقوت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی