...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

طبقه بندی موضوعی

گفتمان ارتشی دفاع مقدس

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۵۹ ب.ظ

بیست و هفت سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، تاریخ نگاری، وقایع نگاری و یا روایت های دفاع مقدس همواره مورد توجه مورخین و کارشناسان این رشته قرار دارد و هرکدام با رویکردهای مخصوص به خود به آن پرداخته و بدنبال چرایی آغاز جنگ و چگونگی دفاع سرسختانه رزمندگان اسلام از سرزمین مادری خود می باشند. نگارنده در این نوشتار، روند جنگ هشت ساله ایران و عراق را براساس اسناد موجود در ارتش جمهوری اسلامی ایران بررسی نموده است. نوزده ماه پس از انقلاب و قبل از جنگ کشور فضای پرالتهاب سیاسی را تجربه می کرد. رهبران سیاسی، نسبت به تهدیدات نظامی که از سوی رژیم بعثی عراق متوجه کشور بود فاقد رویکرد واحدی بودند. ارتش بدلیل سوابقی که از نظر اطلاعاتی و عملیاتی در مورد همسایه غربی خود در اختیار داشت، طرح هایی را توسط نیروهای سه گانه، برای مقابله احتمالی با دشمن تهیه کرده بود و آمادگی به اجرا گذاشتن آنها را داشت. فضای بی اعتمادی نسبت به ارتش که با کشف کودتای نافرجام نقاب تشدید شده بود، مانع از هرگونه اقدام ارتش بعنوان عملیات پیش دستانه شده بود اما پس از تهاجم اولیه عراق در 31 شهریور 59، دست ارتش برای هرگونه اقدام متقابل باز شد و از آن پس فرماندهان ارتش برای متوقف کردن و تثبیت ارتش متجاوز توسط نیروهای زمینی و هوایی و دریایی اقدامات لازم را انجام داده و در سال اول جنگ قریب یکصد عملیات را برای تثبیت و فرسوده کردن ارتش عراق انجام دادند.

گفتمان ارتشی دفاع مقدس

سید ناصر حسینی[1]-آرش سرابی تبریزی[2]

چکیده

بیست و هفت سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، تاریخ نگاری، وقایع نگاری و یا روایت های دفاع مقدس همواره مورد توجه مورخین و کارشناسان این رشته قرار دارد و هرکدام با رویکردهای مخصوص به خود به آن پرداخته و بدنبال چرایی آغاز جنگ و چگونگی دفاع سرسختانه رزمندگان اسلام از سرزمین مادری خود می باشند. نگارنده در این نوشتار، روند جنگ هشت ساله ایران و عراق را براساس اسناد موجود در ارتش جمهوری اسلامی ایران بررسی نموده است. نوزده ماه پس از انقلاب و قبل از جنگ کشور فضای پرالتهاب سیاسی را تجربه می کرد. رهبران سیاسی، نسبت به تهدیدات نظامی که از سوی رژیم بعثی عراق متوجه کشور بود فاقد رویکرد واحدی بودند. ارتش بدلیل سوابقی که از نظر اطلاعاتی و عملیاتی در مورد همسایه غربی خود در اختیار داشت، طرح هایی را توسط نیروهای سه گانه، برای مقابله احتمالی با دشمن تهیه کرده بود و آمادگی به اجرا گذاشتن آنها را داشت. فضای بی اعتمادی نسبت به ارتش که با کشف کودتای نافرجام نقاب تشدید شده بود، مانع از هرگونه اقدام ارتش بعنوان عملیات پیش دستانه شده بود اما پس از تهاجم اولیه عراق در 31 شهریور 59، دست ارتش برای هرگونه اقدام متقابل باز شد و از آن پس فرماندهان ارتش برای متوقف کردن و تثبیت ارتش متجاوز توسط نیروهای زمینی و هوایی و دریایی اقدامات لازم را انجام داده و در سال اول جنگ قریب یکصد عملیات را برای تثبیت و فرسوده کردن ارتش عراق انجام دادند. درسال دوم، تمرکز قوا انجام شد و با حضور یگان های مردمی و با روحیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عملیات های بزرگی موسوم به دفع تجاوز انجام شد و دشمن تا مرزهای بین المللی عقب رانده شد. از سال سوم تا پایان جنگ نیز بمنظور تنبیه و تعقیب متجاوز عملیات های متعدد و بزرگی انجام گرفت لیکن بدلیل حمایت های بی دریغ جامعه جهانی از عراق به توفیق صد در صد نایل نشد. جمهوری اسلامی ایران علیرغم میل باطنی، مجبور شد در تابستان سال67 برای پایان جنگ به قطعنامه598 پاسخ مثبت دهد. نگارنده در این مقاله روند جنگ هشت ساله را با رویکردی واقع گرایانه متکی براسناد بررسی می نماید.  

 

 

 

 

واژگان کلیدی: گفتمان ارتشی، طرح ابوذر، طرح حر، جنگ ایران و عراق، تاریخ نگاری

 

 

 

 

 

 

1-     مقدمه

جنگ ایران و عراق، جنگ تحمیلی و دفاع مقدس هر سه اصطلاحی است که برای جنگ هشت ساله ایران و عراق به کار میرود این جنگ، در31شهریور 1359 آغاز و در29 مرداد 1367 با پذیرش و اجرای قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل، پایان گرفت. در حین و پس از جنگ ایران و عراق نویسندگان، تحلیل گران و محققان داخلی و خارجی، مطالب فراوانی به رشته تحریر در آوردند که  در رسانه های مختلف منتشر گردیده است. یک آمار حاکی از این است که بیش از ده هزار عنوان کتاب و هزاران مقاله و سخنرانی در داخل ایران درباره این موضوع بسیار مهم ملی، منطقه ای و جهانی به زیور طبع آراسته شده و منتشر گردید. بیش از این آمار، کتاب و مقاله و سخنرانی در رسانه های جهانی و منطقه ای منتشر شده است. با یک نگاه به مطالب منتشر شده در داخل کشور، به این نتیجه می رسیم؛ که تاریخ نگاری و وقایع نگاری جنگ ایران و عراق با نگاه ها و منظورهای متفاوتی انجام شده و در یک کلام، اتفاقات و وقایع جنگ با تاریخ نگاری و وقایع نگاری آن مطابقت ندارد، و اگر  نگوئیم این وقایع نگاری دچار غرض ورزی و تحریف گشته، حداقل می توان گفت که این اتفاقات نظامی با دید کارشناسانه مکتوب و منتشرنشده است. شاید بتوان به این گمانه نیز پناه برد؛ که محققین و نویسندگان مزبور به اسناد رسمی و دقیق تر دسترسی نداشته و صرفاً با اطلاعات و دیدگاه های خود به وقایع جنگ تحمیلی نگاه کرده اند. در هر صورت این مقاله درصدد است تا مبتنی بر راهبردها، اسناد رسمی و نظامی کشور و با دیدگاه فرماندهان و کارشناسان ارتشی، گفتمانی را معرفی نماید که توصیف ها و تحلیل ها، مستند و مستدل به این اسناد و روایت های کارشناسانه و معتبر باشد.

 

2-    طرح های قبل از انقلاب ارتش در مقابل عراق:

تاریخ نظامی معاصر ایران نشان می دهد که از زمان بقدرت رسیدن امپراطوری عثمانی در غرب ایران همواره سلسله های مختلف پادشاهی و سیستم جکومتی در ایران با همسایه غربی خود درحال کشمکش و اختلاف بوده و تا به امروز 25 جنگ را روایت می کند. که هفت جنگ در قرن شانزدهم میلادی(یازدهم هجری قمری)، نه جنگ در قرن هفدهم میلادی (دوازدهم هجری قمری)، هفت جنگ در قرن هجدهم میلادی (سیزدهم قمری) و یک جنگ در قرن نوزدهم میلادی (چهاردهم قمری) و آخرین آن جنگ ایران و عراق در اواخر قرن بیستم (اوایل قرن پانزدهم قمری) اتفاق افتاده است. آنچه که در تاریخ بعنوان علت های اصلی برای بروز این جنگ ها گزارش شده، عمدتاً اختلافات ارضی و مرزی و قراردادهای کنسولی، فی ما بین ایران و همسایه غربی بوده است. دو کشور سال ها قبل از انقلاب اسلامی نیز روابط پر تنشی داشته اند. به همین دلیل ارتش ایران در دهه های چهل و پنجاه هجری شمسی، تهدید اول خود را رژیم بعثی عراق می دانست و همواره رفتار ارتش این کشور را رصد می کرد و به دفعات برخوردهای مرزی با ارتش عراق را تجربه کرده بود و برای تقابل احتمالی طرح هایی را نیز در دست داشت که به نمونه هایی از آن و زمان تهیه آنها به شرح جدول (شماره1) اشاره می شود:

  

 

ملاحظات

سال تهیه

تهیه کننده

نام طرح

ردیف

مصوب 1347

1346

ستاد کل ارتش

پیکارشماره2

1

مصوب 1352-1356

1352

قرارگاه نیروی زمینی

ابومسلم خراسانی 1و2

2

بمنظور کنترل اروند

1348

قرارگاه نیروی دریایی

شاهین

3

بمنظور پشتیبانی از طرح ابومسلم

1352

قرارگاه نیروی هوایی

سبلان

4

بمنظور زمین گیر کردن ارتش عراق در خاک عراق

1356

قرارگاه نیروی هوایی

زاگرس

5

علیه کشور عراق

1355

ستاد کل ارتش

عملیات روانی

6

 

جدول شماره 1: طرح های راهبردی ارتش  در مقابل عراق قبل از انقلاب

همچنین ارتش ایران، قبل از انقلاب، به دلیل موقعیت منطقه ای کشور، در عملیات های جنگی متعددی مانند جنگ های ظفار در کشور عمان، کمک نظامی به نخست وزیر پاکستان در جهت سرکوبی جدایی طلبان بلوچستانِ پاکستان، جنگ ویتنام و به عنوان نیروی پاسدار صلح سازمان ملل در لبنان و سوریه (بعد از جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی) شرکت کرده و تجاربی اندوخته بود. از طرفی، با توجه به عضویت ایران در پیمان هایی مانند سنتو و سیتو، کارکنان ارتش در تعدادی از رزمایش های منطقه ای و حتی رزمایش های برگزار شده توسط ناتو نیز شرکت می کردند.

3-    شرایط سیاسی نظامی کشور قبل از آغاز جنگ ایران و عراق

با وجود عدم ثبات سیاسی و نظامی در ماه های اولیه بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران درهنگام ورود به جنگ برتری هایی داشت که کمتر مورد توجه سازمان های اطلاعاتی عراق قرار گرفت. این برتری ها عبارت بودند از:

1)      عمق راهبردی ایران؛ به این مفهوم که شهرهای اصلی ایران و بیشتر تأسیسات مهم نفتی و حیاتی کشور در مناطقی دور از مرز با عراق قرار داشتند که دور از دسترس نیروی هوایی عراق بودند.

2)      وجود ارتش بزرگی که رژیم سابق ایران، پیش از انقلاب آن را تشکیل داده بود. این ارتش برخی تسلیحات پیشرفته امریکایی و غربی را به همراه انبوهی از تدارکات نظامی در اختیار داشت. در حالی که قابلیت و توانایی رزمی نیروهای نظامی به دلیل تصفیه انقلابی لطمه خورده بود، ولی وجود سلاحها و تجهیزات بی شمار در انبارها و نیز کادر آموزش دیده، توان نظامی و دفاعی بالقوه ای را برای کشور به وجود آورده بود که در دوره زمانی بسیار کوتاهی قابلیت بالفعل شدن را دارا بود.

3)      تشکیل سپاه پاسداران در اردیبهشت 1358، نیروی بسیج و ارتش20 میلیونی که حضرت امام خمینی (ره) در 5 آذر 1358 طی پیامی به تشکیل آن فرمان داد.

4)      شور انقلابی مردم ایران بعد از پیروزی بر رژیم شاه موجب افزایش روحیه مردم و نیروهای مسلح گردیده بود. اگر چه در همین حال، نیروهای سه گانه ارتش با نقاط ضعف متعددی به شرح زیر روبه رو بودند:

1)) توقف واردات هرگونه سلاح، مهمات یا قطعات یدکی از اصلی ترین منبع خرید سلاح ایران یعنی امریکا بعد از انقلاب به ویژه بعد از تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران.

2)) عدم اعتماد برخی رهبران انقلاب و مردم انقلابی به ارتش، که زمینه ای بود برای دخالت های افراد و سازمان های مختلف در تصمیمات فرماندهان ارتش و به دنبال آن، عدم اعتماد به فرماندهان ارتش بعد از انقلاب، که همین وضعیت به نوعی بی ثباتی را در ارتش حاکم کرده بود. قابل ذکر است که از اول انقلاب تا آغاز جنگ تحمیلی پنج بار در سطح فرماندهی عالی ارتش تغییرات ایجاد شد و پنج رئیس ستاد ارتش به شرح (جدول شماره -2) در یک مدت کوتاه جابجا شدند.

 

ردیف

مشخصات

تاریخ انتصاب

مدت مسؤلیت

حکم انتصاب

شغل پیشین

1

سرلشگر محمد ولی قرنی

23/11/57

یک ماه و نیم

نخست وزیر وقت (بازرگان)

بازنشسته

2

سرلشگر ناصر فربد

8/1/58

کمتر از چهار ماه

نخست وزیر وقت (بازرگان)

فرماندهی دانشگاه پدافند ملی

3

سرلشگر حسن شاکر

30/4/58

پنج ماه

نخست وزیر وقت (بازرگان)

رئیس هیئت علمی دانشکده افسری

4

سرلشگر محمد هادی شادمهر

1/10/58

شش ماه

امام خمینی (ره)

معاون رئیس ستاد مشترک

5

سرتیپ ولی الله فلاحی

1/4/59

چهارده ماه

امام خمینی (ره)

فرمانده نزاجا

جدول شماره2:  لیست رؤسای ستاد ارتش بعد از انقلاب تا قبل از جنگ ایران و عراق

3)) کمبود شدید کادر افسران صف و ستاد که پس از سقوط شاه حدود 12هزار تن از آنان به هر دلیل از خدمت رها گردیدند. (بدیهی است این امر به ضعف در سلسله مراتب فرماندهی و کنترل ارتش انجامید.)

4)) ضعف سامانه اداری و پشتیبانی به ویژه در نیروی زمینی سبب شد تا ارتش نتواند به سرعت از همان میزان تجهیزات و سلاح و قطعات یدکی که در اختیار داشت، بهره برداری نماید، و با توجه به اینکه سامانه انبارداری مکانیزه در نزاجا هنوز راه اندازی نشده بود، لذا پشتوانه نیروهای ارتش در این زمینه به گروه هایی بود که مأمور جستجو و ردیابی انبارها و زاغه های مهمات، سلاح و تجهیزات و قطعات یدکی داخل آنها بودند و به دلیل نبودن شناسنامه های لازم برای این زاغه ها، جستجوها با دشواری های بسیاری همراه بود.

5)) خروج مستشاران نظامی از کشور می توانست محدودیت هایی را برای برخی یگان ها به ویژه قسمت های فنی و عملیاتی در نیروی هوایی ایجاد نماید.

شرایط سیاسی کشور، قبل از آغازجنگ تحمیلی بسیار بی ثبات و بحرانی بود. و به دلیل بروز اختلاف بین جریان های فکری و ایدئولوژیکی، وحدت و انسجام ملی در بعد سیاسی- اجتماعی کم رنگ می نمود و هرگروه که در مناصبی قرار گرفته بودند سعی می کردند تا اندیشه و تفکر خود را در صحنه سیاسی کشور حاکم نمایند. لیبرال ها و ملی گراها از یک سو، گروه های چپ و منافقین از سوی دیگر و نیروهای انقلابی و خط امامی در عرصه های مختلف در حال کشمکش بودند. در هر صورت، اختلاف بین مسؤلین و رهبران سیاسی کشور شرایط عدم ثبات را حاکم کرده بود. اما به رغم وجود بی ثباتی و تفرقه در سطح مسؤلین کشور، ستاد مشترک ارتش دستورالعمل خود را برای آمادگی نیروها در مقابل تهدیدات احتمالی در زمان سرلشگر شاکر، بشرح زیر:

دستورالعمل شماره 9 06 01 201 15 مورخه 27/8/ 1358 اداره سوم (عملیات) ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران

صادر می کند. دقیقا ًبعد از صدور این دستورالعمل است که نیروهای سه گانه ارتش طرح های خود را برای دفاع از تمامیت ارضی کشور تهیه و به ستاد مشترک ارتش ارسال می نمایند.

4-    طرح های دفاعی ارتش قبل از آغاز جنگ ایران و عراق

طرح ابوذر مربوط به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خرداد 1359، تهیه و به ستاد مشترک ارتش ارسال گردید. در این طرح، مأموریت دفاع اولیه نیروی زمینی در مقابل ارتش عراق به ترتیب از جنوب به لشگرهای سرزمینی 92 زرهی اهواز، تیپ 84 خرم اباد، لشگر81زرهی کرمانشاه، لشگر28 پیاده کردستان و لشگر64 پیاده ارومیه واگذار شد.

«طرح ابوذر» از سوی ارتش در 76 صفحه در حالی به بنی صدر رئیس جمهور (وقت) ارائه شد که در آن، گزارش احتمالی حمله ارتش عراق بیان شده بود و ارتش مطابق آن، طرح‌هایی به شرح زیر برای مقابله با تهدیدات احتمالی داشت: « نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از دالامپرداغ (مرز مشترک ایران و عراق و ترکیه) تا فاو (دهانه شط العرب در خلیج فارس) از مرز باختری ایران و عراق دفاع نماید و با استفاده از عناصری از لشگر92 زرهی و تیپ 55 هوابرد از رودخانه اروند رود دفاع نماید. تیپ 55 آماده شود پس از ورود یگانهای تقویتی به منطقه غرب بنا به دستور در سایر مناطق مورد تهدید اعم از درون مرزی یا برون مرزی بکار رود همزمان با اجرای عملیات دفاعی در غرب با امکانات موجود در منطقه، مرز خاوری را از دهانه ذوالفقار تا گواتر پوشش نماید.»

طرح ابوذر برابر اصول جنگی، برای یک جنگ احتمالی چهار مرحله پیش بینی کرده بود؛ نخست: با کشاندن دشمن به مواضع قابل دفاع، حرکت ارتش عراق، در رسیدن به اهدافش را کند کرده و در مسیر او تأخیر ایجاد نماید تا این مواضع کمبود نیروی انسانی ما را جبران کند و در مراحل بعدی با تثبیت دشمن اورا فرسوده نموده و پس از شناسایی منطقه و استعداد دشمن نسبت به دفع متجاوز و انهدام او اقدام نماید. به همین منظور، عملیات و تک‌های محدودی طرح‌ریزی و اجرا شد.- اما متاسفانه برخی از این تک‌های محدود به عنوان عملیات‌های شکست خورده ارتش یاد می کنند. درواقع افرادی که می‌گویند این عملیات‌ها شکست خورده هستند، یا از طرح های ارتش بی خبر هستند و یا از مطالعات دفاعی و نظامی و اصول جنگ اطلاع کافی ندارند.- در هر صورت برابر طرح ابوذر، مأموریت لشکر81 زرهی، ابلاغ شد و لشکر 92 زرهی نیز طرح (حر) را براساس طرح مزبور تهیه کرده و مأموریت ها را به یگان های خود ابلاغ کرده بود. روز 26 شهریور ماه نیز با توجه به قرائن و شواهد حمله عراق نیروهای این دو لشکر به حرکت درآمده و در منطقه سرزمینی مستقر شدند. لشکر 81 باید650 کیلومتر را پوشش می‌داد و لشکر92 نیز مسئولیت پوشش منطقه‌ای به عرض420 کیلومتر را برعهده داشت. - این درحالی است که در حالت استاندارد هر لشکر می تواند حداکثر در عرض30 کیلومتر پدافند نماید.- تا اینکه جنگ زمینی با عراق به صورت رسمی با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر توسط صدام در 26 شهریور ماه 1359 آغاز شد.  قابل ذکر اینکه؛ طرح ابوذر در اجرا، عملیات دفاع از مرزهای غربی ایران را در چهار مرحله (تأخیر، تثبیت، دفع، تعقیب و انهدام متجاوز) تهیه شده بود که گزاره بند مأموریت در مرحله اول آن به شرح زیر می باشد:

 

نیروی زمینی دفاع را در منطقه با 4 لشکر و یک تیپ پیاده در منطقه دفاعی مقدم از شمال باختری تا جنوب اجرا می نماید، لشکر64 پیاده و لشگر  28 پیاده، بترتیب در شمال لشکر 81 زرهی و تیپ 84 پیاده در مرکز و لشکر92زرهی در جنوب، لشکر های در خط با اعزام عناصر تأمین حرکت متجاوز را در زمین های بلافصل مرز به تأخیر می اندازد.

 

5-    طرح نبرد البرز در آبان 1358(نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران)

طرح «نبرد البرز» به جلسه هماهنگی 18/8/1358 در ستاد مشترک ارتش و راهنمای طرح ریزی ستاد ارتش برمیگردد که رژیم بعث صدام دست به تحرکات و اقدامات مشکوک و خصمانه علیه جمهوری اسلامی زده بود و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با متجاوز، اقدام به صدور راهنمای طرح ریزی طرح البرز و ابلاغ آن به نیروی هوایی کرد. بند ماموریت نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در طرح البرز به شرح زیر بیان می شود:

 

نیروی هوائی جمهوری اسلامی ایران ضمن دفاع از آسمان ایران حملات انتقامی خود را بمنظور انهدام نقاط حیاتی کشور هدف آغاز و پس از کسب برتری هوائی از عملیات سطحی نیروهای خودی پشتیبانی نزدیک بعمل می آورد.

 

 ((شایان ذکر است؛ طرح فوق کمتر از سه ساعت پس از تجاوز دشمن بعثی، به دستور تبدیل و به شرح نامه زیر جهت اجرا به نهاجا ابلاغ شد.))

از: سماجا

به: نهاجا

موضوع: نامه شماره 36/ 03/ 29/ 1701/ 26 -1359/6/31

" دستور فرمایید با توجه به طرح البرز حمله‌ « انتقامی» را آغاز و کلیه هدف‏های پیش بینی شده را برابر طرح مورد حمله قرار دهید."

این پیام، توسط سرهنگ قیدیان، معاونت عملیاتی نیروی هوایی با نامه شماره 3735 – بلافاصله به کلیه پایگاه‏های هوایی ابلاغ شد.

 

در واقع نیروی هوایی در ساعت 16 روز 31/6/1359 در کمتر از سه ساعت پس از حمله 192 فروندی رژیم بعثی عراق،  اولین اقتدار و قدرت هوایی خود را به نمایش گذاشت و به پایگاههای شعیبیه، کوت در استان های کوت و العماره حمله کردند.(قدیمی،1389: 65) نظر اصلی فرماندهان نیروی هوایی از اجرای سریع اولین عملیات در اولین ساعات پس از هجوم متجاوز، در حقیقت آغاز جنگی روانی علیه استراتژیست های ارتش عراق بود، چرا که آنان حملات هوایی خود علیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران را با اتکا بر این باور طراحی کرده بودند که نیروی هوایی توان پاسخگویی به تهاجم را نخواهد داشت و بیدرنگ پس ازحملات، شیرازه این نیرو ازهم گسیخته شده و ارکان نظام فرو خواهد ریخت. از سوی دیگر، نظر فرماندهان، اعلام توان مقاومت مقابله به مثل، سرعت، قدرت کوبندگی و قابلیت انعطاف نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به زمامداران عراق بود تا شاید آنان را از ادامه خشونت و دشمنی آشکار باز دارد. اما اصرار نیروی هوایی عراق بر ادامه حملات باعث شد تا صبح روز یکم مهر 1359با یکی از بزرگترین و کوبنده ترین پاسخ های جنگهای هوایی جهان مواجه شوند. به این ترتیب نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با اجرای بزرگترین عملیات هوایی خود به نام کمان 99 که بر پایه طرح نبرد البرز پیاده سازی گردیده بود، بار دیگر ضربه بسیار سهمگین و غافلگیر کننده ای را به دشمن بعثی وارد ساخت و رژیم بعثی صدام راکه یکی از آماده ترین ارتش های آن روزجهان را در اختیار داشت، در بهت و حیرت فرو برد. اهداف این عملیات پایگاه های هوایی، مخازن سوخت و مهمات، پالایشگاه ها، آشیانه هواپیماها، پناهگاه های تعمیرات و نگهداری هواپیما، باندهای پروازی، رادارهای هدایت کننده هواپیماهای جنگی، برج های مراقبت و مراکز مخابراتی عراق در پایگاه های هوایی کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت و المثنی . انتخاب این اهداف از بعد تاکتیکی، دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوایی، دفاع هوایی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با موانع زیادی روبرو می ساخت و در نهایت می توانست به تهاجم عراق در خوزستان پایان داده و حرکت دشمن را متوقف سازد. (نورانی، 1384: 36)

 

6-    طرح ذوالفقار در شهریور 1359 (نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران)

از ابتدای خرداد 1359، چندین بار نیروی دریایی ارتش به حالت آماده باش درآمد، زیرا از بندرعباس که ناوگان یکم نیروی ارتش در آنجا مستقر بود، تا خرمشهر و بوشهر یگان ها آماده باش های مختلفی را تا شروع جنگ تحمیلی تجربه کردند. طرح ذوالفقار به عنوان یک طرح جامع که در آن توضیح داده شده بود، اگر جنگی شروع شود، نیروی دریایی چه واکنشی داشته باشد و چگونه بتواند انسجام خود را حفظ کند، در اختیار نیروی دریایی ارتش قرارگرفت. (شایان ذکر است که نیروی دریایی بدلیل موقعیت خود در منطقه جنوب در جریان انقلاب کمترین خسارت و فرسایش را متحمل شد و از نظر آمادگی نسبت به سایر نیروها در وضعیت بهتری قرار داشت.)

طرح ذولفقار یک طرح جامع بود که درآن همه جزئیات مشخص شده بود. از جمله این که در صورت شروع جنگ احتمالی چگونه مقابله کنیم، چگونه گسترش یافته و حتی مسئولیت و آرایش تک‌تک افراد از سرباز تا فرمانده نیرو در آن شرایط شرح داده شده بود و انواع پیوست‌های لجستیکی، مخابراتی، عملیاتی و اطلاعاتی را در بر داشت.

 دریادار محمد حسین ملک زادگان، فرمانده اسبق نداجا در مورد نحوه اجرای طرح ذوالفقار می گوید: « نیروی دریای ارتش با شروع جنگ از شب اول هجوم عراق و با توجه به این طرح، در پست فرماندهی تشکیل جلسه داد. در این جلسه که فرمانده وقت نیرو، جانشین، معاون عملیات و من حضور داشتیم، شبانه به قرارگاه تعیین شده در طرح به عنوان نیروی رزمی421 که در پایگاه بوشهر مستقر بود، رفتیم و ستاد فرماندهی نیروی دریایی را تشکیل دادیم. از فردای همان روز برنامه‌های شناسایی را مطابق برنامه‌ های از پیش طراحی شده شروع کردیم.

از این طرح کلی، ۴۸ طرح و عملیات بیرون آمد که به صورت جزئی به آنها پرداخته بود، که معروف ترین آنها عملیات مروارید است. نیروی دریایی با طرح و برنامه منظم خود توانست واکنش بسیار دقیق و منظمی در برابر حمله دشمن داشته باشد. با توجه به این موضوعات، نیروی دریایی در راستای طرح عملیاتی خود، در اولین گام سکوی های البکر و الامیه و در گام های بعدی شناوری های دشمن را با برنامه ریزی در یک فرصت کوتاه از بین برد که این حرکات به قطع صدور نفت از این سکوها و انهدام کامل نیروی دریای عراق انجامید و خلیج فارس عرصه سیادت دریایی نیروی دریایی ارتش جمهور اسلامی ایران شد. (خاطرات شفاهی دریادار محمدحسین ملک‌زادگان)

بند ماموریت نیروی دریایی در طرح ذولفقار به این شرح بود:

 

 

"نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن دفاع از تأسیسات حیاتی کشور در خلیج فارس راه های مواصلاتی دریایی را تأمین و از حرکت کشتی های تجاری بسوی بنادر کشور هدف ممانعت بعمل می آورد."

 

    

  7-کودتای نافرجام نقاب

کلمه نقاب نام کودتایی است که به غلط (کودتای نوژه) نامیده می شود. واژه نقاب از حروف اول عبارت (نجات قیام ایران بزرگ) تشکیل شده است. این کودتا که توسط تعدادی از عناصر سیاسی ضدانقلاب و تعدادی از کارکنان ارتش شاهنشاهی و با هدایت سرویس های جاسوسی بیگانه طراحی شده بود در نهایت توسط کارکنان ارتش شناسایی و خنثی گردید. اگر چه رهبران کودتا در اعترافات خود هدف آن را براندازی نظام جمهوری اسلامی بیان کردند، ولی با توجه به قابلیت های مردمی انقلاب و استعداد و امکانات کودتاگران و حضور کارکنان مؤمن در ارتش، از ابتدا احتمال موفقیت آن بسیار ضعیف بود. با این حال، در هدف حداقلی، می توانست اعتماد مردم و مسؤلین کشور را نسبت به ارتش خدشه دار نماید که در واقع به این هدف حداقلی خود رسید. لذا پس از شکست طرح کودتا و در آستانه جنگ ایران و عراق، تعدادی از فرماندهان عالیرتبه و کارکنان ارتش به اتهام شرکت در کودتا دستگیر و بسیاری دیگر از فرماندهان یگان های عمده ارتش، دستخوش دگرگونی و جابجایی شدند. در حالی که این جابجایی در زمانی که تهدید حمله عراق در حال عملی شدن بود، آسیب بزرگی به پیکره ارتش وارد کرد و به آمادگی رزمی یگان های ارتش به ویژه نیروی زمینی و نیروی هوایی آسیب قابل توجهی وارد کرد. بنابراین با اجرای طرح کودتای نافرجام نقاب از سوی دشمن و اقداماتی که در جهت مقابله با آن از سوی نیروهای خودی انجام شد، تغییراتی به شرح زیر در سازمان ارتش بوجود آمد:

الف- تعداد قابل توجهی از فرماندهان یگان های حساس آجا دستگیر و یا برکنار شدند.

ب‌-    تعدادی از یگان های ارتش به ویژه در خوزستان (اگرچه بطور موقت) در پادگانها محصور شدند و از ادامه عملیات آنها ممانعت بعمل آمد.

ت‌-    برای پروازهای عملیاتی و آموزشی نیروی هوایی محدودیت ایجاد گردید.

بنابراین عوامل فوق در نهایت به ضعف قوای ارتش قبل از شروع جنگ منجر شد، اما با این وجود ارتش با تمام قوا و کاملاً هوشمندانه پس از آغاز جنگ از کشور اسلامی دفاع کرد. 

             8 - علت های تضعیف قدرت دفاعی و شکست قدرت بازدارندگی قبل از جنگ تحمیلی

بازدارندگی، یک مقوله کشوری و در سطح ملی است و مفهوم آن، این است: "بازدارندگی حالتی است که یک واحد سیاسی با به کارگیری مؤلفه های پنج گانه قدرت (وضعیت جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و نظامی) از خود به نمایش می گذارد تا دشمن را از بکارگیری قدرت نظامی (زور) منصرف گرداند." بنابراین تنها ارتش نمی تواند متولی بازدارندگی باشد. اگرچه بازدارندگی در رفتار نظامی ارتش و نیروهای مسلح تجلی پیدا می کند. اما پرواضح است که ارتش به دلیل شرایط پس از وقوع انقلاب اسلامی از حالت بازدارندگی در برابر عراق خارج شده بود. یعنی پس از اینکه ارتش در مقابل انقلاب اسلامی منفعل شد و ضمن عدم حمایت از رژیم گذشته، حالت بی طرفی اتخاذ کرد و باعث شد انقلاب پیروز شود. به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی ابتدا ارتش را بی خاصیت کرد و سپس به پیروزی رسید. اما پس از این که امام راحل عظیم الشأن (ره) تصمیم به استفاده و به کارگیری ارتش برای مقابله با ضدانقلاب و دشمن متجاوز گرفت، بازسازی ارتش شروع شد. بازسازی یعنی بازگرداندن انضباط، شخصیت و پرستیژی که انقلاب از او گرفته بود تا بتواند به پیروزی برسد. بنابراین طبیعتاً زمانی برای این کار لازم بود. درثانی آیا سایر مبانی قدرت در بازدارندگی مثل انسجام سیاسی و اجتماعی ملت، توان اقتصادی و... همه پای کار آمده بودند؟ چنانچه به دقت به حوادث بیست ماه اول انقلاب نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که نه فقط ارتش که سایر مولفه های ضامن بازدارندگی نیز از انجام وظیفه بازدارندگی ناتوان بوده اند. همچنین، در این زمان هیچ دستور و یا فرمانی از مقامات مافوق ارتش برای حضور در صحنه دفاع و مقابله با تهدیدات عراق و یا حداقل انجام یک رزمایش و ابراز وجود در مقابل تهدیدات فوق دیده نمی شود. بنابراین با مطالعه شرایط سیاسی پس از انقلاب و بررسی رفتار مسؤلین و احزاب و گروه های سیاسی فعال کشور در ماه های اولیه پس ازانقلاب به گزاره های زیر می رسیم:

1)      عدم باور ملی به ویژه در سطح مسؤلان به تهدید نظامی عراق

2)      عدم انسجام در سطح مدیریت کلان و تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور

3)      وجود اختلافات سیاسی و عدم انسجام در نیروهای دفاعی

4)      تضعیف ارتش به دلیل حضور در حکومت نظامی در قبل از انقلاب و بر اثر نابسامانی های پس از انقلاب

5)      شکست جمهوری اسلامی ایران در مرحله بازدارندگی و آغاز تجاوز دشمن

8 - اقدامات ارتش پس از حمله ارتش عراق در جهت تثبیت دشمن

با عنایت به اینکه نیروی زمینی، ماهها قبل از جنگ در منطقه غرب و شمالغرب با ضدانقلاب جدایی طلب در کردستان و آذربایجانغربی درگیر بود و بخشی از نیروهایش به شرح جدول زیر در آن مناطق مشغول نبرد بودند، لیکن از زمانی که اولین بمباران های دشمن و حرکات یگان های زمینی او در خاک ایران آغاز شد، دیگر تردیدی باقی نماند که جنگ تمام عیاری علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز گردیده و از آن ساعت موانع برای هرگونه دفاع ارتش برداشته شد.

جدول شماره 3 یگان های عمده نیروی زمینی درگیر در کردستان همزمان با اغاز جنگ ایران و عراق

ملاحظات

یگان

یگان عمده

ردیف

در گیر در منطقه سرزمینی

بطور کامل

لشگر28 سنندج

1

درگیر در منطقه سرزمینی

بطور کامل

لشگر64 ارومیه

2

یک تیپ بطور کامل

تیپ2 بیستون

لشگر 81 زرهی

3

یک تیپ بطور کامل

تیپ3 زرهی همدان

لشگر16 قزوین

4

تحت کنترل قرارگاه غرب

3 گردان

لشگر21 حمزه

5

تحت کنترل قرارگاه غرب

4 گردان

لشگر77 خراسان

6

بعداز کودتای نوژه 3 گردان

بطور کامل 5گردان

تیپ 23 نوهد

7

3 گردان

گردان182،139،111

تیپ 84 خرم آباد

8

2 گردان

گردان 126و135

تیپ 55 هوابرد

9

تعدادی بالگرد شنوک از اصفهان

پایگاه هوانیروز کرمانشاه

هوانیروز

10

 

در هر صورت نیروهای ارتش برای کند کردن حرکات دشمن، سپس متوقف کردن و تثبیت دشمن یعنی از حالت آفندی به حالت پدافندی در آوردن نیروهای عراقی تلاش خود را آغاز کردند. در این مرحله از دفاع در مقابله ارتش عراق نیروی زمینی با احضار و آموزش کوتاه مدت(15روزه) بیش از 85000 نفر از سربازان منقضی خدمت 1356، که بعنوان نیروی احتیاط به خدمت فراخوانده شده بودند، یگانهای خود در مناطق عملیاتی را تقویت کرده و مأموریت تثبیت دشمن را به انجام رسانید. نگارنده بر این باور است که موضوع مهم، اساسی و سرنوشت سازِ تثبیت دشمن توسط ارتش در سال اول جنگ پس از صدور دستورالعمل شماره 8 نیروی زمینی با امضاء مرحوم سرتیپ ظهیرنژاد در تاریخ 21/8/1359 یعنی51 روز پس از حمله دشمن انجام شده است.

9- تاریخ ورود یگانهای نیروی زمینی به منطقه جنوب

پس از جدی شدن تهدیدات عراق، یگان های نیروی زمینی بمرور آماده شده و برای حضور در مناطق عملیاتی حرکات خود را آغاز کردند. جدول زیر که براساس گزارشات یگانها پس از استقرار در منطقه مأموریت آنها تهیه شده، حاکی از زمان ورود آنها را به منطقه جنوب است.                                                  

تاریخ ورود یگان‌های نزاجا به منطقه جنوب بعد از آغاز جنگ

ردیف

یگان

تاریخ ورود

محل استقرار

فرمانده یگان

ملاحظات

1

لشکر 16(-)

15/7/59

حمیدیه

سرهنگ لطفی

تیپ2

2

لشکر 21

5/7/59

غرب دزفول

سرهنگ ورشوساز

بطور کامل

3

گروه زرهی 37شیراز

1/1/59

منطقه فکه

سرهنگ عباسی

-

4

لشکر 77 (-)

4/7/59

خوزستان

سرهنگ جوادی

-

5

تیپ 84 خرم آباد

31/6/59

مهران - دهلران

سرهنگ رزمی

بطور کامل

6

گروه 22 توپخانه

بمرور تا 3/7/59

-

-

بطور کامل

7

گروه33توپخانه

بمرور تا 15/7/59

مهران- دهلران

سرهنگ صدری

بطور کامل

8

دو گردان ژاندارمری

23/7/59

خرمشهر

سرهنگ فروزان

800 نفر

9

تی دانشجویان دا- اف

7/7/59

خرمشهر

سرهنگ حسنی سعدی

796 نفر

 

جدول شماره 4:مشخصات یگان های وارد شده به منطقه جنوب(با استفاده از روز شمار جنگ،1389)

 

با توجه به طرح ابوذر، نیروی زمینی مأموریت داشت با لشگرهای سرزمینی در مناطق غرب و جنوب، ضمن ایجاد پرده پوشش در مقابل تهاجم عراق، با ایجاد تأخیر مانع دستیابی سریع ارتش متجاوز به اهداف از پیش تعیین شده شود. به این معنی که با استفاده از عوارض زمین دشمن را به مواضع قابل دفاع کشانده و آماده شوند تا رسیدن عمده قوا او را دچار فرسایش نموده و برای دفع تجاوز اقدام نمایند. اساساً تا زمانی که تجاوز دشمن سد و متوقف نگردیده باشد، اجرای پاتک یا آفند متقابل مقدور نیست. بنابراین بحث تثبیت و متوقف نمودن ارتش متجاوز عراق، از اساسی ترین مباحث جنگ ایران و عراق است که ارتش و سایر مدافعین در روزهای آغازین جنگ موفق شدند که ماشین جنگی عراق را از حرکت بازدارند و ارتش متجاوز را پشت رودخانه های کرخه و کارون در منطقه جنوب و روی ارتفاعات بازی دراز و... در غرب کشور متوقف نمایند. در عین حال به نظر می رسد آن طور که باید و شاید در ادبیات دفاع مقدس به آن پرداخته نشده و به اهمیت و حساسیت آن توجه نشده است. در حالیکه سایر عملیات آفندی، به خصوص در سال دوم جنگ، تحت تأثیر اقدامات و عملیات های سال اول جنگ بود که ضمن متوقف نمودن دشمن با انجام عملیات های محدود فرسایش لازم را در او ایجاد کرده و برای عملیات های بزرگ سال دوم آماده نمود. بنابراین توجه به سه نکته اساسی در متوقف کردن و سدکردن راه پیشروی دشمن و ممانعت از دستیابی به اهداف اولیه دشمن ضروری می باشد:

1-     اهمیت سرنوشت ساز و حیاتی متوقف کردن و تثبیت دشمن

2-     نقش ارتش با همه تنگناهای خود در زمین، هوا و دریا، در متوقف نمودن دشمن قابل توجه است.

3-     متوقف سازی متجاوز، سرآغاز و زمینه ساز حرکت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در اقدامات آفندی بعدی بوده است.

10- اقدامات مهم ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال اول جنگ

در این قسمت ضروری بنظر می رسد تا فهرست بخشی از اقدامات نیروهای سه گانه ارتش در سال اول جنگ را بطور مختصر برشماریم:

الف- نزاجا

1)      مقاومت در مقابل هجوم ارتش عراق و انجام عملیات تأخیری به منظور جلوگیری از دستیابی سریع به اهداف خود

2)      انجام شناسایی های لازم و استقرار مناسب نیروهای خودی جهت جلوگیری از پیشروی دشمن

3)      احضار، آموزش و بکارگیری بیش از 85000 نفر از سربازان منقضی خدمت56 بعنوان نیروی احتیاط

4)      متوقف نمودن و تثبیت دشمن در مواضع نا مناسب

5)      آغاز حملات محدود نیروهای خودی جهت حفظ روحیه خودی و شناسایی بارزم

6)      سازماندهی و تکمیل یگانهای ارتش همزمان با تجاوز عراق بدلیل آسیب های پس از کودتای نقاب

7)      آموزش نیروهای مردمی و سپاه

8)      اعزام و گسترش یگان های نیروی زمینی ارتش در نیمه اول سال 1359، به مناطق مرزی

9)      ممانعت از تداوم عملیات آفندی دشمن در سه ماهه اول تجاوز به ویژه در کرخه و بهمن شیر

10)  ایجاد زمینه برای حضور سپاه در جنگ و تجهیز وآموزش نیروهای بسیج به رغم ممانعت های بنی صدر

11)  تلاش های فوق العاده هوانیروز در نبرد های تخصصی وشجاعانه با تانکهای دشمن و ایفای نقش تاریخی در تثبیت دشمن

12)  انجام بیش از یکصد عملیات آفندی و پدافندی به صورت مستقل یا با همکاری نیروهای مردمی در سال اول جنگ

13)  شکست راهبرد دشمن در جنگ باصطلاح  برق آسا و ممانعت از رسیدن او به اهداف اولیه

لازم به ذکر است برای تبیین بیشتر موضوع تثبیت دشمن در منطقه جنوب و تشکیل خط پدافندی در مقابل ارتش عراق، سندی با عنوان «دستورالعمل شماره8 (طرح دفاعی خوزستان)موجود است که در 21 آبان 1359 در قرارگاه تاکتیکی نزاجا در جنوب (دزفول)» صادر شده و مرحوم سرلشگر ظهیر نژاد به عنوان فرمانده وقت نزاجا آن را امضاء نموده است. (اصل سند در مرکز اسناد هیئت معارف جنگ شهید صیاد شیرازی موجود است.)

 

ب- نهاجا

1)      دفع و کم اثر نمودن عملیات هوایی دشمن با پدافند عامل و غیرعامل در31/6//59

2)      انجام عملیات انتقامی در روز اول مهرماه با حداقل 140 فروند جنگنده درون خاک عراق

3)      کسب برتری هوایی نسبی در سال اول جنگ

4)      پشتیبانی هوایی نزدیک مؤثر از عملیات یگان های زمینی و مشارکت در متوقف نمودن دشمن

5)      کسب اطلاعات راهبردی و تاکتیکی

6)      انهدام زیرساخت های اقتصادی و تأمین انرژی عراق

7)      رهگیری هواپیماهای عراقی و نا امن نمودن آسمان ایران برای جنگنده های ارتش متجاوز

پ- نداجا

1)      تشکیل گروه رزمی421 به منظور فرماندهی منطقه عملیات دریایی در جنوب غرب

2)      خارج کردن شناورهای نداجا از اروند رود بمنظور جلوگیری از غافلگیری و انهدام آنها در حمله اولیه عراق

3)      ممانعت از گسترش نبرد به خلیج فارس با انجام گشت های دریایی

4)      درگیری مؤثر و موفق با یگان های شناور عراقی در عملیات مروارید و شهید صفری و انهدام نزدیک به دو سوم نیروی دریایی عراق در روز شصت و هفتم جنگ که موجب شد تا پایان جنگ این نیرو در محاصره قرار گرفته و از صحنه نبرد به طور کامل خارج باشد.

5)      کسب سیادت دریایی و حاکمیت مطلق بر آبهای خلیج فارس

6)       انهدام سکوهای البکر و الامیه

7)      شرکت مؤثر در عملیات دفاع از خرمشهر بوسیله تکاوران دریایی

8)      ایجاد فضای امن در آبراه ها بمنطور تدارکات و پشتیبانی از نیروهای خودی

9)      حفاظت از منابع نفتی در جزایر سرزمینی خلیج فارس

11- دستور امام خمینی (ره) به جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش                                

هم زمان با اتفاقات صحنه جنگ، صحنه سیاسی کشور نیز شاهد رقابت تگاتنگ رقبای سیاسی و درگیری مردم در جنگ داخلی با منافقین و ائتلاف منافقین با بنی صدر رئیس جمهور (وقت) و فرمانده کل قوا بود که نهایتاً به عزل رئیس جمهور از فرماندهی کل قوا انجامید. امام خمینی(ره) پس از عزل بنی صدر طی حکمی به شرح زیر، موقتاً اختیارات فرماندهی کل قوا را برای اداره صحنه جنگ به شهید سرلشگر ولی الله فلاحی تفویض فرمودند:

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

تیمسار ولى اللَّه فلاحى، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى ایران.

تا تعیین تکلیف جانشین فرماندهى نیروهاى مسلح، ستاد مشترک مجاز است با استفاده از اختیارات مقام رهبرى (1) مأموریتها و وظایف محوله را انجام دهد.

- 21 خرداد 1360 - روح اللَّه الموسوى الخمینى.                                                                                                               

صحیفه امام(ره)

بنابراین با حکم فوق فرماندهی جنگ در مناطق غرب و جنوب در اختیار ستاد ارتش و جانشین رئیس ستاد ارتش قرار می گیرد. در واقع در همین دوره است که عملیات فرمانده کل قوا در منطقه آبادان انجام شده و اقداماتی برای شکستن حصر آبادان و اجرای عملیات ثامن الائمه نیز صورت می گیرد. اما پس از عملیات موفقیت آمیز ثامن الائمه و شکستن حصر آبادان و شهادت فرماندهان عالی جنگ در سانحه سقوط هواپیمای سی130، تغییرات و دگرگونی های دیگری در سطح فرماندهی عالی جنگ و صحنه های نبرد با دشمن صورت می گیرد که به طور مختصر به اقدامات ارتش در آن مقطع نیز اشاره خواهد شد.

 

12- اقداما ت  ارتش در سال دوم جنگ  

با اتفاقات اخیر و شهادت جانشین رئیس ستاد مشترک که وظیفه فرماندهی و اداره جنگ را نیز به عهده داشت، شورای عالی دفاع سرهنگ صیاد شیرازی که در آن زمان فرمانده منطقه غرب کشور و مشغول پاکسازی شهرهای کردستان از لوث وجود ضدانقلاب بود را برای فرماندهی نیروی زمینی پیشنهاد کرد و مرحوم ظهیر نژاد فرمانده نیروی زمینی را به ریاست ستاد ارتش برگزید که هر دو تصمیم مورد تصویب حضرت امام خمینی(ره) فرمانده کل قوا قرار گرفت. شایان ذکر است که با این انتصابات، دو اتفاق مهم در نیروی مسلح درگیر با ارتش عراق افتاد. اول این که یک بار دیگر نیروی زمینی با جابجایی فرماندهان یگان های عمده و سازماندهی مجدد مواجه شد و غالب فرماندهان جابه جا شدند و عموماً فرماندهان هم فکر، جوان، هم رأی و هم نظر با فرمانده جدید نزاجا به مشاغل عمده نیرو منصوب گردیدند و دوم این که براساس ابتکار عمل شهید صیاد، روابط جدیدی بین ارتش و سپاه مبتنی بر همکاری و نوعی فرماندهی مشترک بر عملیات ها و میدان های نبرد حاکم شد. این همکاری مشترک طبیعتاً تحرک فوق العاده ای را در جبهه ها ایجاد کرد.-  به تعبیر دشمن در یکی از اسناد بدست آمده از پرونده شهید صیاد در استخبارات عراق، ماشین جنگی ایران به حرکت در آمد.- و باعث شد ظرف هشت ماه یعنی از دهم مهر1360 (تاریخ انتصاب فرمانده جدید نزاجا) تا سوم خرداد 1361 با انجام عملیات های مشترک طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس، مرحله دفع تجاوز دشمن آغاز شده و قریب 12 هزار و 500 کیلومتر مربع از 15هزارکیلومتر مربع سرزمین های اشغالی آزاد گردد.[3]بنابراین اقدامات ارتش در سال دوم جنگ که منجر به تحرک وسیع نیروهای ارتش و سپاه در جبهه ها گردید بشرح زیر خلاصه می شود.                                                                                                   

1)      انتصاب سرهنگ علی صیاد شیرازی به فرماندهی نزاجا

2)      آموزش، تجهیز و سازماندهی سپاه و بسیج برای ورود به جنگ

3)      تشکیل قرارگاه مشترک ارتش و سپاه بمنظور طراحی و فرماندهی عملیات های کربلا

4)      دفع تجاوز دشمن در 8ماه با عملیاتهای مشترک (طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس)

رزم آوران پرتوان ایران اسلامی اعم از ارتشی، سپاهی، بسیجی و جهاد سازندگی، در واپسین ماههای سال دوم جنگ، در پناه عزم ملـی با وحدت و انسجام کامل که بـه ترکیـب مقـدس[4] معـروف شـده بـود، توانسـتند بخش عمده ای از سرزمین اشغال شده خود را از وجود دشمن متجاوز پاک نمایند. اوج این رشد و بالنـدگی و حماسه آفرینی در عملیات بیت المقدس و بازستانی خرمشهر نمایـان گردیـد؛ تـا آنجـا کـه امروزه در روایت تاریخ جنگ، خرمشهر نمـاد مقاومـت بـی ماننـد و نمونـه اراده ملـت سرفراز ایران برای کسب پیروزی به شمار می آید.

13 - سال سوم تا پایان جنگ (تنبیه متجاوز)

تدبیر شهید بزرگوار سپهبد صیاد شیرازی برای انجام عملیات های مشترک با ترکیب مقدس و ادغام نیروهای سرباز و بسیجی به عنوان یک ابتکار در مرحله دفع تجاوز بسیار کارساز بود و نتایج قابل ملاحظه ای پدید آورد، اما برای مرحله بعدی جنگ تحمیلی که تعقیب و تنبیه متجاوز بود، مشکلاتی ایجاد شد. برای توضیح این مشکل به وجود آمده می توان گفت، فرماندهی مشترک با این تعبیر که برای یک عملیات، نام دو فرمانده پای آن باشد از نظر اصولی کاری غیر منطقی و غیر علمی بود که در هیچ مدرک معتبر علمی و نظامی، مشابهی برای آن وجود ندارد. به عبارت دیگر در این اقدام، اصل وحدت فرماندهی که یکی از اصول جنگ است نادیده یا کمرنگ فرض شده است. لیکن در شرایط سال دوم جنگ که کشور در اشغال دشمن بود، برای رسیدن به هدف دفع تجاوز، این گزینه (دو فرمانده برای عملیات) اجتناب ناپذیر بود و شرایط استثنایی سال دوم جنگ و درک مسئله حضور دشمن و اشغال سرزمین، نیروها و فرماندهان ارتشی و سپاهی را به درجه ای از اخلاص و ایثار و گذشت رسانده بود که براحتی یکدیگر را تحمل می کردند و همین عامل پیروزی های شگفت انگیز در سال دوم شد اما از سال سوم و پس از پیروزی های سال دوم که احتمالاً باعث ایجاد نوعی غرور کاذب بین فرماندهان و رزمندگان نیز شده بود و در شرایطی که جنگ درخاک دشمن ادامه داشت و دشمن سرسختانه از سرزمین خود دفاع می کرد. همه این عوامل باعث بوجود آمدن اختلاف بین فرماندهان ارتشی و سپاهی گردید. البته شهید صیاد شیرازی بعنوان فرمانده ارتشی حاضر در صحنه نبرد، تلاش های زیادی برای ایجاد وحدت فرماندهی در جبهه های جنگ انجام داد لیکن به هردلیل به توفیق نایل نگردید. (شهیدی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) این اختلافات تا پایان عملیات بدر تشدید شد و نهایتاً پس از ملاحظات فراوان و اقدامات مختلف در رده عالی جنگ ناچار در سال 64 تصمیم به جداسازی عملیات های ارتش و سپاه و انجام عملیات های مستقل اتخاذ گردید. بنابراین خلاصه اقدامات و تغییرات بعد از فتح خرمشهر در سال دوم جنگ تا اواخر سال هفتم بشرح زیر خلاصه می شود:

1)      اختلاف در فرماندهی بین ارتش و سپاه

2)      تلاش ناموفق ارتش (شهید صیاد شیرازی) برای ایجاد وحدت فرماندهی در جنگ

3)      انجام عملیاتهای ناموفق رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر1، خیبر و بدر

4)      جداسازی عملیاتهای ارتش و سپاه از سال 64

5)      پشتیبانی یگان های ارتش از کلیه ی عملیاتهای سپاه در هوا و زمین

6)      انجام عملیاتهای قادر، کربلای6و7 توسط نزاجا

7)      پدافند ارتش در بیش از 1000 کیلومتر از مرز ایران و عراق تا پایان جنگ

توضیحات بیشتری پیرامون اتفاقات فوق از زبان و قلم سایر کارشناسان و فرماندهان دفاع مقدس بشرح زیر ارائه می شود:

الف-  ادغام نیروها:

  با وجود این که تجربه ادغام، ترکیب و هماهنگی نیروهـای، سـپاه پاسـداران و نیـروی زمینی ارتش در مقاطعی از جنگ اعجاز آفرین و کار ساز بوده و نتیجـه غیـر قابـل انکـاری داشـته است، اما رویدادهای بعدی به روشنی نشان میدهد که این اقدام به صورت موردی، شـکننده و غیـر قابل اعتماد و تحت شرائط ویژه انجام گرفته و چون هیچ گونه ارتباط تـدوین شـده ای بـین دو نیرو وجود نداشت و نیروهای ادغامی در سلسله مراتب فرماندهی همدیگر قرار نداشـتند. در مواقع ضرورت مسائل، مشکلات و تصمیم گیری های نهایی با دخالت افراد ذی نفوذ و در پـاره ای اوقات با وساطت کسانی خارج از سلسله مراتب و بـه صورت کـدخدا منشی حـل و فصـل مـی گردید کـه البته چنین روش هایـی در نظام مدیریتی دنیای امروز، آن هـم در راس هـرم و در شرایط بحران کـه دقایق و ثانیـه ها در تصمیم گیری سرنوشت سـاز اسـت، نـه تنهـا جایگـاه مطلوبی ندارد، بلکه تردید و عدم قاطعیـت در نظـام تصـمیم گیـری و طـولانی شـدن خـط تصمیم گیری، می تواند فاجعه آفرین باشد. بنابراین بسط و توسعه روش هدایت نیروهای رزمی با دو فرماندهی مسـتقل و در سازمان های دولتی با دو مدیریت به عنوان یک الگو و روش امکان پـذیر نیسـت و در میـدان عمل مردود شمرده شده است. درک و باور این نتیجه گیری دور از انتظار نیست. زیرا صـرف نظر از هر مسئله جانبی دیگر، از دید اقتصادی حذف سازمانهای موازی به عنوان یک راه کار مناسب شناخته شده، از وظائف اولیه برنامه ریزان در سطح جامعه می باشـد. و رعایـت ایـن اصل، به ویژه در کشور ما که بنابر هزینه کمتری در امور دفاعی است، بایـد بـه طـور جدی مورد توجه دست اندر کاران امور دفاعی و امنیتی قرار گیرد.

ب- جدائی نیروها

ایت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مینویسد: در این عملیات (عملیات رمضـان) پیشـروی محـدود داشـتیم، خیلـی کمتـر از اهداف تعیین شده و اولین ضربه به روحیه رزمندگان کـه فکـر مـی کردنـد، چیـزی نمیتواند مانع پیشروی شان شود، وارد شد. همین تجربه در عملیات والفجر مقدماتی هم تکرار شد، با موانعی از نوع دیگر، البته نباید نقش اختلاف نظر فرماندهان ارتـش و سپاه را در نحوه انجام عملیـات نادیـده بگیـریم کـه یکـی بیشـتر بـه شـیوه هـای کلاسیک جنگ می اندیشد و دیگری بـه شـیوه هـای ابتکـاری و انقلابـی و شـهادت طلبانه پای می فشرد. مفهوم گفتار آقای هاشمی را به نوعی میتوان از بیانات سردار محسن رضایی استنباط کرد. (درودیان محمد ، آغاز تا پایان ، ص78)

پ- وضعیت ارتش 

بررسی پیشینه جنگ های قرن اخیر نشان می دهـد، هـیچ ارتشـی در ایـام جنـگ نـه تنهـا بی نیاز از حمایت های ویژه دولت ها و کمک های داوطلبانه مردم نبـوده، بلکـه پیـروزی و یـا شکسـت همیشه به توانائی استفاده از امکانات نهفته در جامعه و همبستگی و همـدلی نیروهـای مسـلح و ملت، بستگی مستقیم داشته است. در این راستا ارتش جمهوری اسلامی ایران افزون بر ایـن کـه از این قاعده نمی تواند مستثنی باشد، بلکه از آنجائی کـه وقـوع انقـلاب تمـام زیـر سـاخت های آن را دگرگون کرده بود، به عنوان یک نیاز مضاعف می بایستی مورد حمایت افزون تری قرار مـی گرفـت در صورتی که پشتیبانی از ارتش در زمان جنگ مشکلات عدیده داشت. (نقش ارتش در هشت سال دفاع مقدس؛ ص,13) به عنوان یک نمونه روشن می توان به افزایش ساختار سازمانی نیروها اشاره کرد که به طـور معمول در جنگ با احضار نیروهای ذخیره و احتیاط عملی می شود. اما این اقـدام بـه دلیـل گسستگی نظام ارتش ناشی از التهاب اولیه انقـلاب نـه تنهـا عملـی نگردیـد، بلکـه در رونـد سربازگیری به طور سنتی هم خلل ایجاد گردید و تمام سربازان در اختیـار ارتـش قـرار داده نمیشدند. در ایام جنگ همواره یکی از مشکلات نیروی زمینی کمبود نیروی انسانی و به تبع آن یگان مانوری بود. در همین زمینه در کتاب دفاع مقدس آمده است: "عمده ترین مشکلات نیروی زمینی برای اجرای عملیات آفندی گسترده و سرنوشت ساز کمبود یگان مانوری با توجه به عرض جبهه و گسترش یگانها در مواضع پدافندی بود."(جعفری1387؛ ص50) به همین دلیل بود که نزاجا در مقاطعی از جنگ برای تحرک در جنگ و انجام عملیات آفندی درخواست واگذاری تعدادی از نیروهای بسیج به این نیرو را داشت که هیچگاه عملی نگردید . سردار محسن رضائی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگوید: "عملیات رمضان را که انجام دادیم و عدم الفتح حاصل شد، دیگـر همـه بـرادران ارتش آمدند و گفتند که بایستی از اصول جنگ ارتش و جداول کلاسـیک اسـتفاده شود و نباید همه نیروهای بسیج را به سپاه بدهند، بلکه از نیروهای بسیج بـه ارتـش هم باید بدهند، قبل از عملیات والفجر مقدماتی همین بحث ها منجر به تعویق زمـان عملیات به مدت یک ماه شد." (درودیان، محمد؛ آغاز تا پایان؛ ص,78)

 

14- روند تضعیف ارتش ایران و تقویت ارتش عراق در شش سال پایانی جنگ

نگاه کارشناسانه از منابع مختلف به پاره ای آمار و ارقام و ... و مقایسه گسترش سازمان خودی و دشمن در سالهای جنگ، روشنگر محدودیت های ارتش جمهوری اسلامی ایران در انجام عملیات های مستقل و مداوم می باشد.

جدول شماره1: آمار نیروی انسانی نیروهای سه گانه در 8 سال دفاع مقدس (لطفیان، 1378 ص,497)

در رابطه با جدول ارائه شده محدودیتهایی که در افزایش یگان های رزمی وجود داشت، موارد زیر قابل ذکر هستند:

الف ـ برابر جدول ارائه شده آمار پرسنلی نیروی هوائی به نصف و نیروی دریائی به 3/2 تقلیل پیدا کرده است، استفاده فراوان از هواپیماهای شکاری بمب افکن نیروی هوائی در دو الی سه ماه اول جنگ- شاید هم استفاده بیش از حد برای متوقف کردن هجوم اولیه متجاوز لازم بوده باشد- عدم امکان پشتیبانی آمادی مؤثر از این نیرو به علت تحریم های اعمال شده، کاهش توان رزمی و زمینگیر شدن (ground) هواپیماها و بالطبع کاهش نیروی انسانی تا حد نصف و همین استدلال در مورد نیروی دریایی، وضعیت این دو نیرو در از دست دادن درصدی از توان رزمی خود را توجیه میکند.

ب ـ نیروی زمینی که بیشترین بار جنگ را بدوش داشت، تعـداد نیروهـایش در چهـار سال اول جنگ در حد150 هزار ثابت ماند و تنها در دو سال آخـر، 150 هـزار نفـر نیروی وظیفه به آن اضافه گردید.

ج ـ نیروی زمینی از همان روزهای آغاز جنگ دست بـه گسـترش سـازمان خـود زد و چون منابع لازم را در اختیار نداشت با استفاده از نیروی انسانی پشت جبهه (عمومـاً مراکـز آموزشی) و کم و زیاد کردن یگان های رزمی اقدام به تشکیل چند یگان نمود. (ایجاد تیپ چهـارم در چند لشکر) بنابراین همیشه با کمبود نیروی سازمانی مواجـه بـود کـه بـا واگـذاری تعـداد بیشتری افراد وظیفه در دو سال آخر جنگ، ضمن این که کمبود سازمانی یگان های رزمی را بر طرف نمود (البته در حد جایگزین تلفات رزمی)، اقدام به تشکیل چند تیپ مستقل و تعدادی گردان قدس کرد.

 د ـ درباره اقلام و تجهیزات عمده برای یگانهـای جدیـد التأسـیس و جـایگزینی اقـلام عمده انهدامی و تعمیری، آن قدر شرایط نامطلوب بود که جای هیچ گونـه تحلیـل و تفسـیری نمی ماند. با توجه به این که تهیه بیشـتر تجهیـزات و سـلاح های سـنگین از منـابع داخلـی امکانپذیر نبود و خرید از منابع خارجی با محدودیت شدید همراه بود، لذا نیروی زمینی مجبور گردید یگان های خود را با بهره برداری از اقلام آمادی موجود در آمادگاه ها تجهیز نمایـد، کـه این خود نقض غرض است؛ زیرا این اقلام محدود بطور معمول بـرای جـایگزین کـردن اقـلام انهدامی پیش بینی شده بود. لازم به ذکر است در مـواردی بـا برداشـت از اقـلام بعضـی از یگـان های رزمـی، سایر یگان ها تجهیز و یا گاهی یگان های جدیدی تشکیل می شدند.

 ه ـ به علت پای بندی جمهوری اسلامی ایران به آنچه ارزش های انقلاب نامیده می شـد و غیر قابل انعطاف بودن سیاست خارجی، اکثر قریـب بـه اتفـاق کشـورهای جهـان از فـروش تجهیزات مناسب مورد نیاز که به طور اجبار در زمان جنگ افزایش یافته بود، خودداری مـی کردند. به طوری که هیچ گاه نتوانستیم سلاح های مورد نیـاز خـود را بـه میـل و اراده خـود انتخاب کنیم، چون خریدهای محدود انجـام شـده که از مجـاری مختلـف و از روی اجبـار و بـا واسطه انجام می گرفت در مجموع از کیفیت مطلوب برخوردار نبودنـد و بهـره وری چنـدانی نداشتند. آماده نگهداشتن این تجهیزات برای نیروهـا بـا مشـکلات زیادی همراه بـود. در تحلیلی در این باره از کتاب ارتش و انقلاب اسلامی می خوانیم: "ایران با توجه به تحریم تسلیحاتی، از منابع متعددی تسلیحات لازم ارتش را با دشواری بدست می آورد. در بین فراهم آورنـدگان جـدید جنگ افزار برای ایران می توان به کشورهای کره شمالی، چین و برزیل اشاره کرد. گوناگونی تسلیحات خریداری شده از کشورهای مختلف، مسأله آموزش نیروها و تهیه قطعات یدکی را بسیار دشوار ساخته بود. اما ایران درگیر جنگ تحمیلی فرسایشی دچار کمبودهای دائمی تسلیحات لازم  برای نیروهایش، مجبور به خرید اسلحه از تمام منابع موجود بود." (لطفیان، 1392: 425) در حالیکه شرائط دشمن به طور کامل با ما متفاوت بود. افزایش سازمانی آنچنان گسترده و به سرعت انجام می گرفت. سرلشکر وفیق سامرائی (مدیر اطلاعات ارتش عراق) که پس از اشغال عراق توسط آمریکا به لندن پناهنده شد، در کتـاب ویرانی دروازه شرقی میگوید: « نیروهای مسلح عراق در سال 1987 به بیش از یک میلیون و سیصد هزار نفر رسیدند زیرا نیاز دفاع (ساکن) گسترش یکصد و سی تیپ منظم در طول جبهه برای چند سال متمادی بود.» (السامرائی،1389: 140) در مقام مقایسه، توان جایگزینی نیروهای مسلح ایران در مقایسه با ارتش عراق، با نگرش به حمایت بی قید و شرط کشورهای کوچک و بزرگ جهانی از آن کشور، بسیار ناچیز بود. سرهنگ سید یعقوب حسینی که با نگارش هفت جلد کتاب، خدمت بزرگی به بازگویی جنگ کرده است می نویسد: "اگر ایران چیزی از دست می داد دیگر جایگزین نمی شد. درحالی که ارتش عراق هر مقدار وسائل و تجهیزات از دست می داد، احتمالاً بیش از دو برابر آن، با کمک پشتیبانان همه جانبه بین المللی وی تأمین میگردید. و هر قدر فشار نظامی ایران بر نیروهای عراق در میدان های جنگ شدیدتر می شد به نسبت مضاعف، پشتیبانی از حکومت و ارتش عراق توسط تقریباً اغلب کشورهای جهان- هر کدام در حد توانائی سیاسی و اقتصادی و نظامی خود- افزایش می یافت. (حسینی، 497:1389)

15- مرحله پایان جنگ سال 1367

پس از عملیات های کربلای5 و کربلای8 منطقه جنوب (معبر شلمچه) به شدت از سوی ارتش عراق دفاع می شد و امکان هیچ عملیاتی وجود نداشت. سپاه پاسداران برای ادامه عملیات های تهاجمی و بدنبال گرفتن زمین یک منطقه حساس از عراق که امتیازی باشد برای پایان جنگ، به منطقه شمال غرب گرایش پیدا کرد و راه کار را در این دید که رفتن به منطقه کردستان عراق، ارتش این کشور را به آن منطقه خواهد کشید، سپس می توان از منطقه جنوب به سمت بصره رفت. سپاه برای عملی کردن این تدبیر نیروها را به سمت شمال گسیل داشت. از طرفی شرایط پس از قطعنامه598 که ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و با اجماع پنج کشور عضو اصلی شورای امنیت تصویب شده بود، شرایط را برای ادامه عملیات ایران سخت تر کرده بود. چون محاصره اقتصادی شدیدتر شده بود، جنگ شهرها و جنگ نفت کش ها ادامه داشت، قیمت نفت به پنج دلار رسیده بود. جنگ روانی علیه ایران شدیدتر شده بود. جنگ شیمیایی عراق علیه ایران با اغماض غرب و رسانه ها انجام می گرفت. همه شرایط فوق شرایط را برای ادامه جنگ سخت تر کرده بود. از سوی دیگر امریکا نیز در خلیج فارس با نیروهای ایرانی درگیر شده بود و عراق نیز راهبرد جنگ تدافعی خود را از فروردین 1367، به تهاجمی تبدیل کرد. لذا تغییر راهبرد جواب منفی داد و زمانی که سپاه نیروها را به شمال برده بود، ارتش عراق حمله خود را از فاو شروع کرد. فاو پس از 24 ساعت سقوط کرد و عملیات های موفق عراق به مانند دومینو به سایر جبهه ها سرایت کرد و تا 31/4/67 کلیه جبهه های ارتش و سپاه تقریباً فرو پاشید. بنابراین کلیه اتفاقات سال پایانی جنگ مختصراً بشرح زیر رقم خورد:

1)      اتخاذ راهبرد عملیات آفندی در شمالغرب توسط سپاه

2)      آغاز عملیات های عراق از جنوب به منظور باز پس گیری(فاو، شلمچه، مجنون و...)

3)      پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران و عدم پذیرش آن توسط عراق

4)      ادامه حملات ارتش عراق در21/4و 31/4/67 و فروپاشی جبهه های ارتش و سپاه

5)      عملیات فروغ جاویدان منافقین با پشتیبانی ارتش عراق در 3/5/67

6)      عملیات مرصاد در 4/5/67 توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (علیرضا برزگر225:1379)

 

16- عملیات مرصاد در پاسخ به فروغ جاویدان (منافقین)

مرداد ماه سال ۱۳۶۷و در پی دستور مسعود رجوی سرکرده گروهک مزدور منافقین  نیروهای منافقین از محور سرپل ذهاب وارد ایران شدند و به سرعت تا نزدیکی شهر «کرند» پیش رفتند. علت عدم درگیری تا این محل با نیروهای ایران، یکی این بود که توپ‌خانه عراق تا بعد از سرپل ذهاب از پیشروی منافقین حمایت فعال می‌کرد. منافقین بدون هرگونه مقاومت محلی پس از عبور از کرند، اسلام اباد غرب را اشغال کرده و آماده شدند تا به سمت کرمانشاه حرکت کنند. از طرفی جاده اسلام اباد به سمت کرمانشاه از سوی مردمی که از اسلام اباد و روستاهای اطراف به سمت کرمانشاه می گریختند اشغال و مسدود گردیده و طبیعت ترافیک ایجاد شده عبور نیروهای منافقین را در گردنه حسن آباد در40 کیلومتری کرمانشاه متوقف کرد. لذا فرصتی ایجاد شد تا شبانگاه نیروهای مدافع ارتشی و سپاهی و بسیجی و نیروهای مردمی در گردنه چهارزبر مقابل منافقین جبهه ای تشکیل دهند.

با احضار شهید صیاد شیرازی توسط مسؤل عملیات ستادکل از تهران در حالیکه نیروهای ارتش و سپاه در منطقه غرب و جنوب وضعیت مناسبی نداشتند، صحنه نبرد عملیات مرصاد به او سپرده شد.(مؤمنی،1378: 358) شهید سپهبد علی صیاد شیرازی که در سال‌های پایانی جنگ به دلیل تغییر مسئولیت، از خط مقدم دور بود به واسطه لطف خداوند متعال با عنوان نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع، از نزدیک فرماندهی یگان‌های هوانیروز و نیروی هوایی و رزمندگان حاضر در منطقه را به عهده گرفت و به همراه خلبانان شجاع هوانیروز و نیروی هوایی، لشکر منافقین و مزدوران صدام را در تنگه "مرصاد" منهدم و تار و مار کرد و تا انهدام کامل به تعقیب آن‌ها پرداخت.

 

 

 لذا مهم‌ترین اقدامات عملیات مرصاد بشرح زیر است:

1)       متوقف شدن دشمن در تنگه مرصاد با حضور یگان‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در منطقه عملیاتی با توجه به اینکه منافقین به صورت ستون و متکی بر جاده در حال حرکت بودند، ایجاد جبهه زمینی را از روبرو بسیار مشکل می‌کرد، لذا بعد از توقف منافقین، طراحی عملیات به طرف استفاده از برتری هوایی جهت پیدا کرد.

2)      هواپیمایی نیروی زمینی ارتش (هوانیروز) با اجرای نقش اصلی خود در این عملیات صحنه‌هایی از حماسه و ایثار آفرید که بارها در طول جنگ تکرار شده بود. بالگردهای ارتش با استفاده از جناحین و در طول جاده و ارتفاعات مناسب اطراف جاده، موضع گرفته و به طرف ستون بهم ریخته آتش گشودند و نفرات پیاده را که در کوه‌ها متواری شده بودند تعقیب کرده و به هلاکت رسانده و یا به تسلیم واداشتند.

3)      یورش بی‌امان، دلاورانه و پرتوان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با جنگنده‌های تیزپرواز به طرف ستون نظامی منافقین آغاز شد. سازمان رزم دشمن در همان حملات اولیه متلاشی و نفرات پیاده سراسیمه به طرف جاده و کوه‌های اطراف پناه بردند.

4)      یگان‌های ارتش و سپاه مستقر در منطقه عملیات (مرصاد) با تعقیب منافقین به دستگیری نفرات متواری منافق اقدام کردند.

5)      انجام عملیات هلی برن بمنظور بستن عقبه دشمن و جلوگیری از فرار به طرف عراق توسط نیروهای ارتش و سپاه.

اراده خداوند متعال بر این بود که نقش “شهید صیاد شیرازی” در کنترل غائله کردستان در سال اول انقلاب و بعد در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور و همچنین در عملیات مرصاد علیه منافقین، یگانه و منحصر به فرد شده و یاد و خاطره آن شهید عزیز و والامقام در تاریخ و اذهان ملت بزرگ ایران، جاودانه شود.(توحیدیان،24:1392)

 

            17- نتیجه گیری

1)      سد پیشروی و تثبیت نیروهای ارتش عراق در ایران با انجام عملیات تأخیری، توسط نیروی زمینی، نیروی هوایی و عملیات نیروی دریایی در خلیج فارس، سرآغاز و زمینه ساز و مبدأ کلیه عملیات های بعدی بود. اگر پیشروی عراق سد نمی شد و راه های مواصلاتی دشمن به شهرهای حیاتی در استان خوزستان و... مسدود نمی شد و آب راه خلیج فارس، این گلوگاه حیاتی برای نیروهای خودی باز نمی ماند، بعید بود که بعداً عملیات های مهم و سرنوشت ساز ثامن الائمه(ع)، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس را برای دفع تجاوز دشمن انجام دهیم. به بیان دیگر، سد پیشروی عراق به عنوان یک اقدام تاکتیکی و با عملیات تاخیری دارای نتایج راهبردی به شمار میرود.

2)      تجربه بکار گیری دو نیرو به طور مشترک با فرماندهی مستقل و با نادیده گرفتن اصل وحدت فرماندهی، گرچه در مقاطعی، جواب مثبت داده است ولی تجربه موفقی نبوده و در دراز مدت، شکننده، غیر قابل اعتماد و اختلاف بر انگیز است و نیازمند یک هیأت حل اختلاف در شـرایط ویـژه و در هـر رده فرماندهی میباشد.

3)      مراحل چهارگانه، تأخیر، تثبیت، دفع تجاوز و انهدام دشمن که در طرح ابوذر پیش بینی شده بود تا پایان هشت سال جنگ پیگیری شد. اگرچه در سه مرحله اول تا پایان سال دوم جنگ توفیقات نسبتاً کاملی بدست آمد ولی در مرحله انهدام دشمن (تعقیب و تنبیه متجاوز) توفیقات کامل نبود.

4)      تغییر استراتژی (عملیات های آفندی) از جنوب به منطقه شمال غرب بنظور انجام عملیات های والفجر10 و... در حالیکه برآورد دقیقی از توانمندی های خودی و دشمن ارائه نگردیده و صرفاً با تصور کشیدن نیروهای عراقی به شمال عراق و سپس حمله از جنوب، باعث شد که عراق از لاک دفاعی خارج شده و عملیات های افندی خود را از فاو شروع کرده و پس از موفقیت زودهنگام به مثابه یک دومینو سایر جبهه ها را درنوردد و شکست بی سابقه ای را به جبهه های خودی تحمیل کرد و در نهایت باعث تضعیف روحیه رزمندگان و پذیرش قطعنامه 598 از سوی فرمانده کل قوا حضرت امام خمینی(ره)) گردید.

5)      پس از پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات موفقیت آمیز مرصاد با لطف و عنایت الهی، مجدداً وحدت و انسجام به نیروهای خودی برگشت و ستادکل نیروهای مسلح با توان بیشتر و روحیه مضاعف به مأموریت باز سازی نیروهای مسلح و تعیین حدود برای مأموریت های ارتش و سپاه پرداخت.

 

 18- منابع:

1-     آزادبخت، مروت، (1382)، جامعه شناسی جنگ، تهران، انتشارات چاپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران

2-     بختیاری مقدم، حسن و محمود رستمی، (1391 )، تـأثیر آینـده پژوهـی بـر برنامـه ریـزی

3-     بوفر، آندره، مقدمه ای بر استراتژی، ترجمه مسعود کشاورز، دفتر مطالعات سیاسی و روابط بین الملل وزارت امورخارجه، تهران

4-     تیمرمن، کنت آر؛ سوداگری مرگ؛ 2003ص,745

5-     جنگ عراق با ایران ، جابر البلادی، (1390) تهران: دانشنامه جهان اسلام،  بازبینی‌شده

6-      لطفیان ،سعیده، ارتش و انقلاب اسلامی، 1392، ص425

7-     زهرا روزبهانی، عملیات مرصاد، نشریه گلبرگ، ش 100 به نقل از خاطرات سرهنگ مجتبی جعفری، تهران، معاونت فرهنگی و روابط عمومی اداره عقیدتی و سیاسی نزاجا

8-     سنبلی محمد رسول.( 1389 )، اصول و قواعد اساسی در رزم. تهران: دانشگاه امام علی (ع)

9-     قدیمی، فرشید، 1389، اولین پاسخ، مکعب، تهران

10-  سید یعقوب حسینی(1384)،  ارتش جمهوری اسلامی ایران در 8 سال دفاع مقدس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جلد اول

11- سید یعقوب حسینی،(1393)،تیپ2 لشگر زرهی در آغاز جنگ تحمیلی ،هیئت معارف جنگ، ایران سبز.

12- سـازمان عقیدتـی سیاسـی ارتـش جمـهوری اسـلامی ایـران، ارتـش جمـهوری اسـلامی ایـران در هشـت ســال دفـاع مقـدس جلـد اول ( تـهران، سـازمان عقیدتــی سیاســی ارتــش، 1372

13- سید یعقوب حسینی( 1386) جبهه جنوب، ابوتراب ذاکری، نشرآجا

14-  حبیبی، نیک بخش، (1388)، بررسی میزان تأثیرپذیری شیوه های نبرد نامتقارن در مقابلـه با تهدیدات نظامی

15- حامد اشراقی(1388)، کودتای شب، انتشارات مرز و بوم

16-   خاطرات لطف االله میثمی از نهضت آزادی تا مجاهدین، ، انتشارات صمدیه، ج2، ص376

17- خاطرات شفاهی امیر سرتیپ دوم مروت آزادبخت،سایت رسمی آجا

18- خاطرات شفاهی امیر سرتیپ مسعود بختیاری

19- وفیق السامرایی ،م ، عدنان قارونی ، (1380) ویرانی دروازه شرقی ،مرکز فرهنگی نمایندگی ولی فقیه در سپاه

20- عبد الحلیم ابو غزاله، نادر نوروز شاد(1380)مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

21- معاونت تحقیق و پژوهش. دکترین عملیات نیروی زمینی(1385). تهران: دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

22- محمدی نجم، سیدحسین، (1387)، جنگ شناختی، تهران، انتشارات مرکز آینده پژوهـی و فناوری دفاعی

23- مؤمنی، محسن،1387، درکمین گل سرخ، سوره مهر، تهران

24- نباتی، عزت االله، مبانی پدافند غیرعامل، دانشکده علوم و فنون فارابی، 1388

 



[1]- دانش آموخته دانشگاه عالی دفاع ملی

[2]- دانش آموخته دانشگاه امام حسین (ع)

[3]- در عملیات های ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس مجموعاً ده هزارکیلومتر مربع از سرزمین های اشغالی توسط رزمندگان اسلام آزاد شد .دشمن  چون در منطقه  و مواضع نامناسبی قرار گرفته بود، از 2500کیلومترمربع  نیز داوطلبانه عقب نشینی کرد.

[4] - ترکیب مقدس ، واژه آشنائی است که فـرماندهی وقت نزاجا – شـهید سـپهبد صـیاد شیــراز ی در گفته های خود برای فراهم نمودن وحدت و همدلی بین نیروهای ارتش و سپاه از آن بهـره مـی بـرد و البتـه بسیار کارساز افتاد تا جایی که توانست در دورانی از جنگ این وحدت را از قوه به فعل در آورد و عملیات هـای موفقی را با ترکیب نیروهای مردمی و سپاه و ارتش به سرانجام رساند .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی