...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

طبقه بندی موضوعی

تحلیل عملیات فتح المبین

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ

بسمه تعالی

تحلیل عملیات فتح المبین                                                                                 سیدناصر حسینی  

هجده ماه از آغاز جنگ تحمیلی و تجاوزگری صدام حسین رییس جمهوری وقت عراق می گذشت. در این مدت اقدامات بیشماری در رابطه با آمادگی ملّت و نیروهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران برای بیرون راندن متجاوز از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران انجام شده بود. از جمله این اقدامات حذف لیبرال ها و سکولارها از صحنه تصمیم گیری و یکدست کردن فضای سیاسی کشور بود که با طرح و تصویب عدم کفایت سیاسی بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران توسط مجلس شورای اسلامی و حکم عزل او در (اول تیرماه 1360) توسط امام راحل عظیم الشأن(ره) ابلاغ شد. این در حالی بود که ده روز قبل در بحبوحه درگیریهای داخلی بین منافقین و طرفداران بنی صدر از یک سو و امت حزب الله پیرو خط امام(ره) از سوی دیگر، امام بزرگوار برای ادامه جنگ، طی حکمی در(21خرداد1360) به این شرح: «تا تعیین تکلیف جانشین نیروهای مسلح، ستاد مشترک مجاز است با استفاده از اختیارات مقام رهبری مأموریتها و وظایف محوله را انجام دهد.»]1[ اختیارات فرماندهی کل قوا را به جانشین ریاست ستاد سرتیپ ستاد ولی الله فلاحی تفویض فرمودند. پس از این اقدام بلادرنگ رزمندگان اسلام دست بکار شدند و با هماهنگی بیشتر بین ارتش و سپاه، عملیات فرمانده کل قوا و سپس عملیات ثامن الائمه (شکستن حصر آبادان) را انجام داده و شور و تحرک ویژه ای جبهه های جنگ را فرا گرفت. شوق پیروزی های بدست آمده در عملیات ثامن الائمه(ع) امام و امت را شادمان کرده بود. که خبر سقوط هواپیمای سی یکصد و سی و شهادت فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه پس از عملیات غرور آفرین ثامن الائمه(ع) غم جانکاهی را به ملت تحمیل کرد امّا امت همراه امام(ره) با اتکال به خداوند متعال و قدرت لایزال او هر روز بحرانی را از سر می گذراند و تهدیدات را به فرصت های بهتری تبدیل می ساخت. بنابراین پس از شهادت فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح و انتصاب مردانی دیگر برای ادامه مأموریت، تغییرات وسیعی در سطح فرماندهی ارتش و سپاه بوجود آمد که امروز کارشناسان نظامی و مورخین تاریخ دفاع مقدس از آن به تغییر استراتژی در جنگ یاد می کنند. اولین مشخصه این تغییر استراتژی حضور فرماندهان و صاحب منصبان جوان و مؤمن و انقلابی است که با اختیارات کافی وارد عرصه دفاع مقدس شدند. و عملیاتهای زنجیره ای را برای دفع تجاوز ارتش عراق از کربلا1 تا کربلا10 را طراحی کردند.

سرگرد علی صیاد شیرازی، با رشادت های خود در صحنه های خونین جنگ کردستان و مقابله با ضدانقلاب داخلی که توسط استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم بعثی عراق حمایت می شدند مراتب بالاتری را از نظر درجات نظامی، تجربه جنگی و اعتماد مسؤلین نظام را کسب کرده بود. وی با پیشنهاد شورای عالی دفاع و تصویب فرماندهی کل قوا به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. او خود می گوید: «در منطقه کردستان و آذربایجان غربی سرگرم مبارزه با ضدانقلاب داخلی و آزاد سازی شهر بوکان بودیم که رزمندگان بسیجی به من تبریک گفتند. من که خود از موضوع بی اطلاع بودم گفتم بوکان که هنوز آزاد نشده که شما بمن تبریک می گویید گفتند رادیو اعلام کرده که شما فرمانده نیروی زمینی ارتش شدید». و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با فرمان حضرت امام راحل(ره) و فرماندهی کل قوا جوانی 27 ساله بنام محسن رضایی فرماندهی کل سپاه را عهده دار شد.         از دیگر ویژگی های این انتصاب، پیشینه سرهنگ صیاد شیرازی است. او قبل از انقلاب دارای روحیه انقلابی و اسلامی بود و در فعالیتهای انقلابی و مذهبی قبل از انقلاب نیز شرکت داشت و فرمانبردار حضرت امام(ره) در ارتش بود. از سوی دیگر او با روحیه جوانان انقلابی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آشنا بود. سرهنگ صیاد شیرازی، در یک دوره چهار ماهه، وقتی از سوی بنی صدر فرمانده کل قوای (وقت) بدلایلی از فرماندهی عملیات غرب کشور کنار گذاشته می شود. همکاری نزدیکی را با همرزمان خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز کرده و بدینوسیله هم آموزشهای نظامی و تجارب خود را به آنها منتقل می کند و هم شناخت لازم را از آنان بدست می آورد. این ویژگی ها کمک کرد تا سرهنگ صیاد شیرازی، استراتژی «ارتشی و سپاهی یک لشگر الهی» را با ادغام نیروهای ارتش و سپاه و بسیج، برای انجام عملیاتهای مشترک را عملی نماید. او برای دستیابی به این هدف و آماده سازی نیروهای مردمی بمنظور شرکت در صحنه های نبرد، تعدادی از پادگانهای نیروی زمینی را برای آموزش و سازماندهی بسیجیان در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشت. تا بسیجیان عزیز به سرعت آموزش دیده و در قالب یگان های سپاه پاسداران در اختیار جنگ قرار گیرند. لذا سپاه پاسدارن که در عملیات ثامن الائمه با پانزده گردان رزمی وارد عرصه دفاع شدند در عملیات طریق القدس که تقریباً سه ماه بعد انجام شد با ترکیب سازمانی تیپ های پیاده و با استعداد 30 گردان وارد جنگ گردیدند و در گام بعدی یعنی در عملیات فتح المبین که سه ماه بعد در فروردین 61 انجام می شد با سازمان تیپ و لشگر و به استعداد 72 گردان وارد عمل گردیدند. بنابراین این رشد سریع که از استعداد و انگیزه مقدس برادران ما در سپاه پاسدارن و شور و شوق مردم برای دفاع از میهن اسلامی حکایت می کند بدنبال همین تغییر استراتژی شکل گرفت که شهید صیاد شیرازی از آن بنام «اتحاد مقدس ارتش و سپاه» یاد می کرد. در همین رابطه استخبارات عراق در پرونده سرهنگ صیاد شیرازی می نویسد: «موتور جنگ ایران بوسیله او راه اندازی شده است» وی اعتقاد داشت که ایمان، انگیزه و شور انقلابی بسیجیان و تجربه و علم نظامی گری ارتشیان باهم کار ساز است. لذا آن شهید عزیز همواره بر انجام عملیاتهای ادغامی تأکید و اصرار داشت. اقدام دیگری که در مدت هجده ماه بعد از شروع جنگ تحمیلی انجام شد، تلاش رزمندگان برای متوقف نمودن حرکات دشمن صورت گرفته بود. دشمن به علت مقاومت نیروهای رزمنده در سراسر منطقه زمین گیر شده بود. تشکیل خط پدافندی توسط متجاوز نشانگر آن بود که موفقیتهای بدست آمده را برای رسیدن به اهداف تعیین شده کافی می داند.]2[وضعیت موجود نشان می داد که دشمن با تمام توان تصمیم بر حفظ و نگهداری زمین های متصرفی دارد. منطبق بر اسناد باقیمانده از دوران دفاع مقدس تعداد عملیات های آفندی و پدافندی مستقل و مشترک ارتش و سپاه در سال اول جنگ که بمنظور متوقف نمودن دشمن انجام شده به 169 فقره می رسد.]3[ اما مهمترین عملیاتهای قبل از فتح المبین که بنوعی زمینه را برای این عملیات بزرگ فراهم کرده است عملیات غرور آفرین ثامن الائمه(ع) بود که با شکستن محاصره آبادان و لبیک گویی به فرمانی که حداقل یازده ماه در انجام آن تأخیر شده بود؛ فرماندهان و مسؤلین جنگ را تا حدودی آسوده خاطر کرد. و پس از آن انجام عملیات ارزشمند طریق القدس است که گزینش این منطقه (منطقه میانی استان خوزستان) برای عملیات از اولویت های شهید فلاحی بود. ایشان معتقد بودند انجام عملیات در این منطقه که به فتح بستان و رسیدن نیروهای رزمنده به مرز بین المللی منجر خواهد شد از نظر تبلیغاتی سوژه مناسبی است که هم باعث تقویت روحیه مردم و نیروهای خودی خواهد شد و هم شکست بزرگتری برای ارتش صدام خواهد بود که با کمترین امکانات بدست خواهد آمد. در واقع عملیات طریق القدس اولین محصول انتصاب شهید صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی و نتیجه اتحاد ارتش و سپاه است. که با این انتصاب، زمینه شرکت گسترده نیروهای مردمی و سپاه پاسداران و ایجاد وحدت بین نیروهای مسلح بیشتر فراهم گشت و برای اجرای عملیات های مشترک طرح ریزی ها شروع شد و تقدم انجام عملیات ها نیز به ترتیب به منطقه غرب سوسنگرد و غرب دزفول داده شد. با بررسی کارشناسان دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران که توسط فرمانده جدید نیروی زمینی در قرارگاه مقدم این نیرو و قرارگاه کربلا (قرارگاه مشترک ارتش و سپاه) بکار گرفته شده بودند اجرای طرح عملیات غرب سوسنگرد به سایر طرح های عملیات ترجیح داده شد. شایان ذکر است که فرماندهان سپاه نیز در این انتخاب با فرماندهان ارتش متفق بودند و در مجموع علل عمده این انتخاب به شرح زیر اعلام گردید:

1-      سهل الوصول بودن اهداف

2-      نیاز به نیروی کمتر و متناسب بودن وسعت منطقه عملیات با نیروهای در اختیار

3-     تصرف بستان و رسیدن به مرز بین المللی و اهمیت انعکاس اخبار آن پس از عملیات

4-     صرفه جویی در قوا پس از تصرف بستان برای پدافند از منطقه

5-     وجود عوارض حساسی مثل ارتفاعات میشداغ و شنزارهای شمال و باطلاق هورالعظیم در منطقه عملیات

6-     قطع ارتباط قوای عراقی در شمال و جنوب بستان

7-     برطرف نمودن تهدید محور سوسنگرد و اهواز از دیگر ملاحظات گزینش این عملیات محسوب می شد.

از آنجا که انجام عملیات طریق القدس با غافلگیری کامل نیروهای متجاوز عراقی همراه بود. باعث افزایش روحیه رزمندگان و ایجاد انسجام و اعتماد بنفس بین آنان گردید و همین روحیه عامل اصلی پایداری و مقاومت رزمندگان در مقابل پاتک های بی حد و حصر عراقی ها بمدت طولانی برای بازپس گیری مناطق از دست رفته بویژه تنگ چزابه شد. چراکه آزادسازی تنگ چزابه در این عملیات طبق پیش بینی های انجام شده، نیروهای متجاوز عراقی در مناطق اشغالی را به دو قسمت تقسیم کرد و باعث شد راههای ارتباطی بین سپاه 3 و 4 عراق در خاک ایران قطع شده و بین آنها فاصله بیفتد. ضمناً این اقدام مزیتی بود برای نیروهای ایرانی که با پدافند در تنگ چزابه مقدار قابل توجهی از نیروهای خود را صرفه جویی می کردند و همین صرفه جویی در قوا باعث شد که رزمندگان برای عملیات فتح المبین آماده شوند. البته داستان مقاومت جانانه رزمندگان اسلام در مقابل پاتک های عراق در منطقه تنگ چزابه بسیار شنیدنی است که توصیف آن خود فرصتی جداگانه می طلبد. بنابراین همه این اقدامات مقدمه ای بود برای عملیات غرور آفرین فتح المبین. اسناد تاریخی دفاع مقدس حاکی است که مطالعات برای طراحی این عملیات همزمان با عملیات طریق القدس آغاز شده است. اما سابقه انتخاب مناطق عملیاتی در جنوب، وسط و شمال خوزستان برای عملیات و تقدم و تأخر عملیاتها به ترتیب در غرب سوسنگرد (منطقه میانی)، و غرب شوش و دزفول و عین خوش(منطقه شمالی) و سپس جنوب خوزستان برای آزادسازی خرمشهر همزمان با انتصاب شهید صیاد شیرازی و حضور استادان تاکتیک دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش در منطقه عملیات صورت گرفته است. در هر حال این نکته قابل ذکر است که، ترتیب اتخاذ شده برای چنین تقدم و تأخری کاملاً عاقلانه و بهترین گزینه بوده است. برای اینکه اگر بعد از شکستن محاصره آبادان در عملیات ثامن الائمه رزمندگان اسلام احساسی عمل کرده و بلافاصله برای آزاد سازی خرمشهر اقدام می کردند چه بسا دشمن این توانایی و فرصت را پیدا می کرد که در شمال خوزستان اقدام به تک کرده و راههای مواصلاتی شمال استان را قطع نماید که در این صورت، نیروهای درگیر در لبه جلویی منطقه نبرد به محاصره او در می آمدند. در هر صورت ویژگیهای منطقه عملیات فتح المبین که اینک در اشغال دشمن بود به این شرح بود که در منطقه غرب رودخانه کرخه و شوش، گسترده ترین حضور زمینی عراق به وجود آمده بود. منطقه ای از دهلران در شمال تا تنگ رقابیه در جنوب به عمق متوسط 70 الی80 کیلومتر در اشغال عراقی ها بود. هر چند عوارض حساس و نقاط مهمی در این منطقه وجود نداشت ولی تهدید محور اندیمشک به اهواز و قرار داشتن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول در برد توپخانه دشمن موضوعی بود که به سادگی قابل تحمل نبود. البته مقاومت شدید نیروهای خودی با استفاده از مانع رودخانه کرخه به همراه تلاش شدید یگانهای توپخانه، هوانیروز و نیروی هوائی قهرمان ارتش جمهوری اسلامی ایران پیشروی نیروهای عراقی را در مهرماه 1359متوقف نموده بود و نه تنها این یگان ها توانسته بودند دشمن را در غرب رودخانه کرخه زمین گیر نمایند. بلکه با حفظ سر پل در منطقه پل نادری و گسترش آن، با انجام عملیاتهای کانال هندلی و تپه چشمه و انگوش توسط لشگر 21 حمزه، نیروهای قابل توجهی را در غرب رودخانه کرخه مستقر کرده بودند.[4]

ارتش بعثی عراق، تمام جبهه های 1200 کیلومتری خود با ایران را با سازماندهی چهار سپاه، اداره می کرد. منطقه عملیاتی فتح المبین تحت فرماندهی سپاه چهارم ارتش بعثی عراق بود. سپاه چهارم ارتش بعثی عراق با استعدادی در حدود 27 گردان زرهی شامل1200دستگاه تانک، 25 گردان مکانیزه شامل1000دستگاه نفربر،20 گردان توپخانه با استعداد400 عراده توپخانه صحرایی و 45 گردان پیاده، منطقه را در تصرف و کنترل خود داشت. یگان های ذیل تحت امر سپاه چهارم در منطقه عملیاتی فتح المبین، گسترش یافته بودند.

الف ـ لشکر 10 زرهی به همراه تیپ 60 زرهی، تیپ 505 پیاده و تیپ 423 پیاده

ب ـ لشکر 1 مکانیزه به همراه تیپ های 5 و 1 زرهی و تیپ های 93 و 96 پیاده

ج- لشگر3 زرهی با تیپهای تابعه

در مجموع استعداد قوای دشمن در منطقه شامل 8 تیپ زرهی، 6 تیپ مکانیزه و حدود 20 تیپ پیاده  یعنی در حدود 30 هزار نفر می شد. قبل از انجام عملیات فتح المبین، ارتش بعثی عراق در 500 متری شهر شوش و در فاصله 2 کیلومتری جاده اصلی اندیمشک - اهواز موضع گرفته بود و شهر و جاده زیر آتش توپخانه ارتش عراق قرار داشتند. در همین منطقه قوای دشمن با استفاده از موانع طبیعی با تکیه بر ارتفاعات منطقه و رودخانه کرخه و شنزارهای جنوب منطقه عملیات و همچنین با استفاده از موانع مصنوعی مثل میادین مین و شبکه های سیم خاردار به پدافند و حفظ سرزمین های اشغالی می پرداخت.]5 [

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران متشکل از یگانهای ارتش و سپاه که بطور ادغامی سازماندهی شده بودند با ترکیب چهار قرارگاه به شرح زیر(پیوست الف لیست عده های طرح عملیاتی کربلا2) در مقابل نیروهای عراقی آرایش گرفته بودند:[6]

قرارگاه فتح در محور رقابیه متشکل از نیروهای:

-         لشگر 92 زرهی(-)

-         تیپ 55 هوابرد (در کنترل عملیاتی لشگر92)

-         تیپ 25 کربلا

-         تیپ 46 فجر

-         تیپ 8 نجف

1)      قرارگاه فجر در محور شوش متشکل از نیروهای:

-         لشگر 77 پیاده ثامن الائمه

-         تیپ 33 المهدی

-         تیپ 17 علی بن ابیطالب قم

-         تیپ 35 امام سجاد(ع)

2)      قرارگاه نصر در محور پل نادری- دزفول به ارتفاعات سپتون متشکل از نیروهای:

-         لشگر 21 پیاده حمزه سیدالشهدا

-         تیپ 58 ذوالفقار (در کنترل عملیاتی لشگر21 حمزه)

-         تیپ 7 دزفول

-         تیپ 27 محمد رسول الله (ص)

3)      قرارگاه قدس در محور عین خوش متشکل از نیروهای:

-         تیپ 84 پیاده خرم آباد

-         تیپ 2 لشگر 92 زرهی

-         تیپ 14 امام حسین (ع)

-         تیپ 41 ثارالله

-         تیپ ایلام

-         گردان مستقل علی اکبر

4)      عده های تحت کنترل قرارگاه کربلا

-         تیپ 37 زرهی

-         گروه 33 توپخانه

-         هوانیروز

در این عملیات با توجه به اینکه ارتش متجاوز عراق بدلیل اطلاع از حمله قریب الوقوع نیروهای ایرانی بمنظور برهم زدن سازمان نیروهای خودی اقدام به حمله ای ایذایی نمود و مشکلات زیادی را برای فرماندهان عملیات بوجود آورد لذا فرماندهان برای تصمیم گیری بمنظور ادامه عملیات، مردد شدند و تدبیر نهایی آنها این شد که با فرمانده کل قوا، حضرت امام خمینی(ره) مشورتی داشته باشند و از ایشان تقاضا نمایند که برای ادامه عملیات استخاره کند. به همین منظور فرمانده کل سپاه بجای کابین عقب یک فروند هواپیمای آموزشی اف5 در کوتاهترین زمان به تهران و بیت حضرت امام مراجعه کرده و تصمیم قرارگاه کربلا را بعرض می رساند. امام خمینی(ره) در جواب قریب به این مضمون می فرمایند: با یکدیگر مشورت کنید اگر باز هم مردد بودید برای اطمینان بیشتر تفألی به قرآن بزنید انشاءلله پیروزید. رزمندگان در تفأل به قرآن با آیات  شریفه سوره فتح مواجه می شوند که باعث انبساط خاطر و اطمینان نفس آنها می شود. از همین رو نام عملیات نیز فتح المبین انتخاب گردید. در هر صورت عملیات، ساعت نیم بامداد مورخه 2/1/1361 با رمز یا زهرا (س) آغاز و در نهم فروردین ماه پس از 7 روز نبرد به پایان رسید و بدین ترتیب یکی از بزرگترین و گسترده ترین نبردهای زمینی به وقوع پیوست. قرارگاههای قدس، نصر، فجر و فتح به ترتیب از شمال به جنوب در عین خوش و ابوقریب، علی گره زد و تپه بلتا و ارتفاعات تینه، تپه های ابوصلیبی خات به چنانه و شرق ارتفاعات میش داغ و رقابیه با دشمن درگیر شده و در 3 مرحله توانستند بعد از عبور از خطوط پدافندی عراق پیشروی خود را در عمق مواضع عراقی ها آغاز کرده و در ارتفاعات حاشیه مرزی مستقر شوند. بنابراین نقش حضرت امام خمینی (ره) در تصمیم گیری نهائی و صدور فرمان برای انجام عملیات بسیار تعیین کننده و مهم بود که باعث گردید فرمانده هان عالی رتبه ارتش و سپاه با توکل و اعتماد بیشتری به عنایات خداوند عملیات را انجام دهند.در واقع شرح مراحل مختلف عملیات از زبان افسران عملیات قرارگاه کربلا به این ترتیب است که؛ در اولین مرحله عملیات فتح‌المبین رزمندگان اسلام موفق شدند چهار تیپ 423 و 505 پیاده و 42 و60 زرهی دشمن را که از جنوب‌غربی پل نادری تا عین‌خوش در شمال جاده پدافند می‌کردند، به کلی منهدم کرده و با اسارت گرفتن4600 نفر و کشته و زخمی کردن تعداد کثیری از نیروهای دشمن، همچنین با غنیمت گرفتن تعداد زیادی تانک، نفربر، توپ‌های 122، 152، 130 میلیمتری و انهدام تعداد زیادی تانک، نفربر و خودرو و ساقط کردن 3 فروند هواپیما و یک فروند بالگرد تلفات و خسارات سنگینی به نیروهای دشمن وارد کنند. سیل حرکت یگان‌های تقویتی دشمن که از روزهای قبل از سایر نقاط کشور عراق به این منطقه آغاز شده بود در این روز شدت بیشتری گرفت مانند تغییر مکان گردان 115 توپخانه از منطقه قصرشیرین به منطقه رقابیه، تیپ 13 مهمات خاصه (ارتش خلقی) از پادگان التاجی بغداد به منطقه رقابیه و چنانه، تیپ‌های 601 و 602 جدیدالتأسیس از منطقه سلیمانیه به منطقه فکه، تیپ421 پیاده از منطقه بستان به منطقه تپة ابوصلیبی‌خات. ضمناً در این روز تقدم تلاش‌های هوانیروز و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در پشتیبانی از یگان‌های عمل‌کننده در منطقه عین‌خوش متمرکز شد. بالگردهای جنگندة هوانیروز، ضمن اینکه با هجوم به یگان‌های پاتک‌کنندة دشمن تلفات و خساراتی وارد کردند، یک فروند بالگرد متجاوزین را نیز سرنگون کردند. همچنین نیروی هوایی با برقراری پوشش هوایی از دخالت مؤثر نیروی هوایی دشمن در پشتیبانی از پاتک‌های یگان‌های سطحی جلوگیری کرده و موفق شدند سه فروند از هواپیماهای متجاوز را ساقط کنند.[7] نتایج کلی در روز دوم عملیات، درحالی‌که در طول روز دوم نبرد قرارگاه قدس تحت امواج پاتک‌های دشمن قرار داشت و در منطقه سه قرارگاه دیگر، درگیری‌ها محدود بود اهم تلاش فرماندهی و عناصر عملیاتی قرارگاه کربلا در جهت اقدام اساسی برای کمک به قرارگاه قدس متمرکز شده بود. بنابراین بمنظور برداشتن فشار از قرارگاه قدس دو راه کار وجود داشت، راهکار اول اینکه قراراه قدس تن به عقب نشینی اختیاری در تاریکی شب بدهد و راهکار دوم اینکه چون بدلیل طولانی بودن راه امکان واگذاری نیروی بیشتر به قرارگاه قدس وجود ندارد لذا قرارگاه کربلا در مرحله بعدی عملیات تلاش اصلی را به قرارگاه فتح واگذار نموده و تیپ 37 زرهی را در منطقه این قرارگاه وارد عمل نماید. از آنجا که شهید خرازی فرمانده تیپ 14 امام حسین(ع) با راهکار اول مخالفت کرد و اعلام کرد آمادگی دارد با نیروهای در اختیارش تا آخرین نفس در مقابل فشارهای دشمن مقاومت نماید؛ لذا راهکار دوم پذیرفته شد و قرار شد مرحله دوم عملیات فتح المبین با شرکت کلیه قرارگاهها تابعه در ساعت 0100چهارم فروردینماه 1361 با رمز «یازهرا(س)» بمنظور بدست گرفتن ابتکار عمل و جلوگیری از تداوم تهاجمات نیروهای دشمن در منطقه عین خوش آغاز شود. در این مرحله قرارگاه فتح تلاش اصلی را قرارگاه کربلا را بعهده داشت و اهم تلاش هوانیروز و نیروی هوایی نیز در پشتیبانی از عملیات یگان های قرارگاه قدس متمرکز شد و بالگردهای هوانیروز با وارد کردن تلفات و خساراتی به دشمن نقش بسزایی در خنثی کردن پاتک های دشمن داشتند. نتایج کلی در این مرحله از نبرد، درحالی‌که دشمن تلاش می‌نمود دست‌آوردهای با‌‌‌‌ ارزش و مهم روز اول رزمندگان اسلام را با اجرای پاتک‌های مداوم در روز دوم و با تداوم آن در روز سوم خنثی نماید. تلاش و مقاومت سرسختانه رزمندگان قرارگاه قدس و اتخاذ تدابیر منطقی و اصولی قرارگاه کربلا در اجرای مرحله دوم عملیات با هجوم هر چهار قرارگاه تابعه ابتکار عمل را از دشمن سلب و مجدداً حاکمیت در صحنه عملیات فتح‌المبین نصیب رزمندگان ایران اسلامی گردید.[8] نتایج کلی روز ششم عملیات به این شرح بود که، تا قبل از سقوط تپه‌های ابوصلیبی‌خات، فرماندهان ارتش عراق امیدوار بودند با اجرای پاتک‌های متعدد با یگان‌های احتیاط مستقر در منطقه و سایر یگان‌های تقویتی که از دیگر مناطق وارد این منطقه می‌شدند نیروهای ایرانی را در عین‌خوش درهم شکسته و با در اختیار گرفتن کلیه معابر ارتفاعات تینه و عقبه‌های مطمئن بقیه نیروهای ایرانی را در سایر مناطق عقب رانده و به خواسته‌های خود خواهند رسید. ولی شکست در عملیات روز ششم تمام باورها و امیدهای دشمن را نقش برآب کرد و شاهد و ناظر بودیم که چگونه شیرازه ارتش سازمان ‌یافتة عراق متلاشی و از هم پاشید و نیروهای همین ارتش در هر درجه و مقام برای فرار از مهلکه از هم سبقت می‌گرفتند. در این مرحله از عملیات یکی از مستحکم‌ترین مواضع پدافندی دشمن که با حداکثر نیروی ممکن نگهداری می‌شد، درهم شکست. در نگرشی اجمالی پیروزی در این نبرد در اثر طرح‌ریزی منطقی و اصولی و انتخاب نوع مانور مناسب و استفاده به‌موقع از موفقیت‌های به‌دست آمده و وارد کردن ضربه قطعی به نیروهای دشمن از منطقه آسیب‌پذیر حاصل شد.[9] نتایج کلی در روز هفتم عملیات و آخرین مرحله عملیات، با وجود اینکه فرماندهی قرارگاه کربلا به سبب عدم آمادگی تعدادی از یگان‌ها روز هشتم فروردین‌ماه را برای پاکسازی منطقه نبرد از عناصر باقیمانده دشمن و تجدید سازمان و آماده شدن یگان‌ها برای ادامه عملیات در نظر گرفته بود. ولی افزایش روحیه تهاجمی و میل به جنگجویی آنان در کلیه قرارگاه‌های تابعه سبب شد آخرین مرحله عملیات فتح‌المبین بجای 9/1/1361 یک روز زودتر با حرکت یگان‌ها برای تصرف اهداف باقیمانده آغاز شد و شاهد بودیم که قبل از آغاز تاریکی هشتم فررودین‌ماه کلیه اهداف پیش‌بینی شده اشغال شد. در پایان روشنایی روز جاری وضعیت آنچنان تثبیت شده بود که قرارگاه کربلا خاتمه عملیات فتح‌المبین را اعلام کرد.[10]

بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ عملیات فتح المبین، در روز دوم فروردینماه 1361 با رمز «یازهرا سلام الله علیها» در نا امیدی و ناباوری کامل و در شرایطی بسیار سخت آغاز شد و چنانچه عنایات ویژه حضرت حق جل و اعلا و امدادهای غیبی او نبود این عملیات هرگز به پیروزی نمی رسید. در همین رابطه روایت این عملیات از زبان شهید بزرگوار امیر سپهبد علی صیاد شیرازی که بر ارکان آن اشراف کامل داشتند شنیدنی است: "عملیات فتح المبین عملیات سراپا حماسه، ایثار و معنویت بود. با دلایل و مدارک لازم ثابت می کنم که نقطه اوج رزمندگان برای جنگیدن در راه خدا عملیات فتح المبین بود. در قیاس با عملیات بیت المقدس شاید گفته شود کوچک تر است اما باید ارزیابی کرد و دید که چقدر به خدا نزدیک شدیم. باید دید چقدر بهتر خدا را دیدیم (ما در این عملیات) بهتر دیدیم و دانستیم که شخصیت ما در نظام چیست؟ عطش جنگیدن در راه خدا پیدا بود. چرا که این عملیات با نام یا زهرا(س) آغاز شد و به برکت این نام خدا می داند که چه به وجود آمد. عملیات فتح المبین نتیجه سه ماه تلاش مستمر بود. بعد از سه ماه تلاش موفق شدیم به تدبیر برسیم. قرار بود در این عملیات، در فضای 60 در40 کیلومتر از چهار محور: 1) جسرنادری 2) محور ممله و پادگان عین خوش 3) محور شوش و 4) محور تنگ رقابیه از طرف تنگ زلیجان و ارتفاعات میش داغ عمل کنیم. قرارگاه لشگر77 ثامن الائمه که از چهره ها و یگانهای سرافراز ارتش و رزمندگان اسلام است در هفت تپه مستقر بود عقبه اش و یگانهایش در غرب کرخه بودند. در کنار آن همرزمان از سپاه تیپ17(علی بن ابیطالب) قم تیپ حضرت سجاد و گردانهای مختلف حضور داشتند و همه آماده عملیات بودند. یک روز در هفت تپه جلسه داشتیم. همه فرماندهان بودند و پیشرفت کار را در قرارگاه کربلا کنترل می کردیم و جایی که لازم بود هدایت می کردیم. جلسه عجیبی شد. برادران ارتش و سپاه یک یک آمدند و گزارش دادند. همه گزارشها منفی بود و مأیوس کننده، جو بسیار نگران کننده ای به وجود آمد. نوبت رسید به برادر عزیز صفار از قرارگاه فجر از سوی سپاه که فرمانده تیپ12 قم بود. با تواضع گفت: « از شما تعجب می کنم از حال شما مگر ما با توکل به خدا جلو نیامدیم»  جوان 22 ـ 23 ساله ای در مقابل اساتید و فرماندهان می ایستد یک دفعه جو جلسه تغییر می کند. شرمنده می شوم ایشان گزارش می دهد و میزان پیشرفت شناسایی خودش را می گوید جلسه قوت قلب گرفت چهار راه بحث بر سر این بود که از کجا شروع کنیم ارتش می گفت از جسر نادری و از قرارگاه فتح و سپاه می گفت نه از چهار محور با هم باید شروع کرد. من همرزمان ارتش را صدا کردم و گفتم از هر چهار محور عمل می کنیم. برای عملیات آماده شدیم. کارشناسان گفتند نور ماه برای حمله مناسب نیست چون کارشناس بودند پذیرفتیم. گر چه مایل نبودیم تا آمدیم تصمیم گرفتیم که آماده شویم. دیدیم از قرارگاه فجر تماس گرفتند که دشمن آتش سنگینی را شروع کرده و به ما فشار می آورد. از یک طرف فشار دشمن و از طرف دیگر کمبود مهمات همه را نگران کرده بود آمدیم دفع کنیم دیدیم دشمن از رقابیه جلو آمده حالت عجیبی پیش آمد. از طرح سه ماهه ما اصلاً دو محورش خراب شد چه باید می کردیم در قرارگاه کربلا به این نتیجه رسیدیم که باید نزد فرماندهی کل قوا برویم و دو تا سئوال مطرح کنیم. اول اینکه چه باید کرد؟ دوم اینکه برای این طرح ناقص ما استخاره کنید. بین من و سردار رضایی هماهنگی شد که من در منطقه بمانم و سردار رضایی به تهران برود. قبل از دوازده و نیم بود که از ابوغریب خبر دادند دشمن با چند تانک آمده، من پایم رغبت نداد که بروم پای بی سیم که بگویم برگردند. گفتم؛ شاید ارتشی ها گوش کنند (بدلیل سلسله مراتب نظام) ولی با تک تک فرماندهان صحبت کردم گفتند قلب ما قوی است. ساعت 12 و نیم، یک و نیم، 2 و نیم شد و اینها همین طور پیش می رفتند ساعت 3 و نیم صبح که شد دیدم گفتند ما بیست متری دشمن هستیم رمز عملیات را با قدرت کامل گفتیم بعد از اعلام فرمان حمله تمام فرماندهان و عناصر ستاد رو به قبله دعای توسل خواندند چه دعایی! چه ضجه هایی! چه زاری بود هر کس به حال خودش گریه می کرد هر لحظه بر شدت گریه اضافه می شد که من سر و صدای بی سیم را نزدیک صبح شنیدم فکر کردم گیر افتاده اند، گفتند ما فرمانده تیپ را گرفتیم و بعد هی اسیر بود که به عقب می آمد. هر چه می پرسیدیم که چی شده هیچ کس جواب نمی داد. گرفتار بودند آخر، گفتیم فرمانده تیپ دشمن را بیاورند. فرمانده تیپ گفت: «ما می دانستیم بعد از توفیق در مرحله اول شما حتما حمله می کنید این بود که به همه گفتم آماده باشند همه آماده پشت تیربار و در سنگرها بودند. تا اینکه ساعت 3 شد دیدیم خبری نشد. ما گفتیم ساعت 3 حمله نکردید پس دیگر حمله نمی کنید، لذا به همه استراحت دادیم. خود من آن قدر احساس اطمینان می کردم که با لباس زیر خوابیدم بعد دیدم طرف رانم درد می کند (مرا می زدند که بیدار شوم و بعد هم اسیر شدم)» مواضع دشمن به سرعت سقوط می کرد قرارگاه فجر و قرارگاه نصر این منطقه را گرفتند ابتکار عمل از دست ما خارج شده بود. ما هر جا را می گفتیم بگیرید می گفتند ما از آنجا رد شدیم به سردار رضایی گفتم اینجا جای ما نیست و رفتیم جلو، تا چنانه سوار بر وانت رفتیم و بعد تا تنگه برغازه آمدیم گلوله تانک دشمن جلو ما را گرفت. بیست متری ما خورد و ما پریدیم بیرون، عملیات حماسه انگیز با آزادسازی دو هزار کیلومتر از خاک و شانزده هزار اسیر به پایان رسید.[10]  در این عملیات که در جبهه ای به طول 80  و عرض 30 کیلومتر انجام شد، در حدود 2500 کیلومتر مربع از خاک کشور شامل ارتفاعات عین خوش، علی گره زد، تینه، ابوغریب، ابوصلیبی خات، تنگه رقابیه، دشت عباس و تپه های پایگاههای راداری 4 و 5 نیروی هوایی ارتش، از تصرف دشمن آزاد گشت. همچنین شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول و نیز جاده مواصلاتی اندیمشک ـ اهواز از برد آتش توپخانه صحرایی و موشکهای فراگ خارج شدند. در عملیات فتح المبین حدود 10 هزار نفر از نظامیان عراقی کشته و مجروح و استعدادی در حدود 2 لشکر عراقی منهدم گردید. همچنین در این عملیات 18 فروند هواپیما، 3 فروند بالگرد، 361 دستگاه انواع تانک و نفربر و صدها دستگاه خودروی نظامی ارتش عراق منهدم گردید. همچنین 150 دستگاه تانک، 170 دستگاه نفربر،500 دستگاه خودرو، تعداد زیادی سلاح انفرادی و یک رسد کامل موشک سام 6 به همراه 3 فروند موشک به غنیمت گرفته شد.[11]با ضربات سنگین وارد شده در جریان این عملیات بر لشکرهای 1 و10 زرهی مکانیزه دشمن و با به اسارت در آمدن حدود 15 هزار نفر از نظامیان بعثی، توانایی رزمی ارتش بعثی، کاهش یافته و با انهدام بخشی از قوای دشمن و به غنیمت گرفته شدن حدود 165 عراده توپ صحرایی، به همراه مهمات فراوان کاتیوشا وگلوله های توپ 130 میلیمتری، فرصت برای انجام عملیات بزرگ بعدی به نام بیت المقدس فراهم آمد. این عملیات موجب شد تا فرمانده لشکر1 مکانیزه ارتش عراق به 15سال زندان محکوم گردد و فرمانده تیپ27 این لشکر اعدام و فرمانده تیپ 1 پیاده مکانیزه نیز برای همیشه ناپدید گردد.[12] دراین عملیات حدود 2000 نفر از رزمندگان اسلام نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند.

عملیات فتح المبین جهش بزرگی در قدرت رزمی ایران و توانایی برای تغییر موازنه قوا، پدید آورد. انجام این عملیات، روحیۀ اطمینان به پیروزی را در بین برنامه ریزان عملیات و رزمندگان اسلام بوجود آورد. ویژگی این عملیات، قدرت تصمیم گیری فرماندهی و جنگ فراگیر مردمی بود که در نتیجه آن، ارتش عراق باور کرد که در جنگ شکست خورده است.[13] پیروزی در این عملیات موجب شد تا فرماندهان جنگ احساس کنند که حال می توانند اقدامات بزرگ تری را انجام دهند وعملیات های بزرگتری را طرح ریزی نمایند. احساس قدرت در آنان باعث شده بود تا از طرح ریزی عملیاتی با وسعت دو برابر عملیات فتح مبین، نگران نباشند. در حالی که به جز غنائمی که از دشمن در نبرد فتح المبین گرفته بودند بر امکانات جنگی آنان، چیزی افزوده نشده بود. ولی به هر حال خود را نسبت به دشمن در موضع قدرت و قوت و برتری احساس می کردند. افزایش روحیه موجب ایجاد انگیزه والایی برای پایان دادن به اشغال سرزمینهای ایران شده بود. در چنین شرایطی، پدافند منطقه عملیاتی فتح المبین به قرارگاه فجر متشکل از لشکر77، تیپ مستقل 84 پیاده خرم آباد و تیپ های امام سجاد (ع)و المهدی (ع) و 17 قم واگذار گردید. آنگاه سایر لشکرها و تیپ های ارتش و سپاه از روز 13/1/1361 عازم منطقه شرق رودخانه کارون و جنوب غربی اهواز و شمال رودخانه کرخه کور شدند تا خود را برای انجام عملیات بعدی آماده نمایند. با پایان یافتن عملیات فتح المبین در واقع سه عملیات مؤثر و بزرگ به منظور بیرون راندن ارتش بعثی از سرزمین های اشغالی ایران و نیز تجزیه قوای دشمن، از سوی رزمندگان اسلام صورت گرفته بود. این عملیات ها قدرت جمهوری اسلامی را برای به دست گرفتن ابتکار عمل و سازماندهی قوای جدید نظامی از طریق حضور گسترده داوطلبان مردمی در جبهه های جنگ، نشان داد و موجب تحول عظیمی در جبهه های جنگ گردید. اجرای موفق این سه عملیات، اراده ایران را برای بیرون کردن قوای متجاوز دشمن از سرزمین های خود، نشان داد. عملیات فتح المبین، اطمینان به پیروزی را در قوای رزمنده اسلام توسعه داد. مهمترین و زیباترین بخش این عملیات، پیام روح بخش حضرت امام راحل(ره) در تقدیر از رزمندگان اسلام است که بعنوان بخش پایانی مطالب ارائه می گردد. امام بزرگوار در همان روز اول عملیات که آثار پیروزی بزرگ رزمندگان اسلام مشخص شد در تاریخ 2/1/1361 پیام زیر را منتشر و از فرماندهان و رزمندگان این عملیات بشرح زیر تقدیر کردند: " اخبار غرور آفرین جبهه های نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی ـ که خدایشان نصرت آخرین را نصیب فرماید ـ تبریک عرض می کنم. مبارک باد بر شما عزیزان افتخار آفرین، پیروزی بزرگی را که با یاری ملائکه الله و نصرت ملکوت اعلی نصیب اسلام و کشور عزیز ایران، کشور بقیه الله الاعظم ـ اروحناله الفداء ـ نمودید. رحمت واسعۀ خداوند بر آن مادران و پدرانی که شما شجاعان نبرد در میدان کارزار و مجاهدان با نفس در شبهای نورانی را در دامن پاکشان تربیت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصیل رضای پروردگار که از بالاترین سنگرهای روحانی و جسمانی ظاهری و باطنی پیروزید. مبارک باد بر بقیه الله ـ ارواحناله الفداء ـ وجود چنین رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سر افراز نمودید. ملت بزرگ ایران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار می کنند. آفرین بر شما که میهن خود را بر بال ملائکه الله نشاندید و در میان ملل جهان سرافراز نمودید. مبارک باد بر ملت، چنین جوانان رزمنده ای و بر شما چنین ملت قدردانی که به مجرد فتح و پیروزی توسط رزمندگان به دعا و شادی برخاستند. اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم. شما دِیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابر قدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید. یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً. درود بر فرماندهان بزرگوار رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت کشور و اسلام و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانی که می خواستند یکی از انبارهای مهمات چنین مجاهدانی را به آتش بکشند و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانی که با کمک به صدام عفلقی می خواستند او را نجات دهند و شکر بی پایان خداوندی را که توانستید با شکست مفتضحانه، نیروهای کفر را در بارگاه قادر متعال بی آبرو و در پیشگاه ملتهای مسلمان منفور نمایید. من از خداوند تعالی نصرت نهایی شما عزیزان و شکست مخالفان حق را خواستارم. درود بر شما و رحمت خدا بر شهیدان راه حق و شهدای جبهۀ نبرد حق علیه باطل. والسلام علی عباد الله الصالحین."[14]همچنین ایشان بار دیگر در پیامی مفصل تر در تاریخ 10/1/1361 این شکل پیروزیها و سلحشوریها را بی نظیر یا کم نظیر دانستند که دشمنانی که تا بُن دندان با سلاحهای سنگین و سبک مدرن غربی و شرقی مسلح بودند در ظرف کمتر از یک هفته آنچنان مات شوند که هر چه دارند بگذارند و فرار نمایند و یا تسلیم شوند. ایشان بُعد معنوی رزمندگان را موجب خضوع در برابر آنان دانستند و مرقوم فرمودند: " اینجانب هر وقت با یکی از این چهرها روبرو می شوم و عشق او را به شهادت در بیان و چهره نورانیش مشاهده می کنم احساس شرمساری و حقارت می کنم. "[15] ایشان همچنین در پیام دیگری به مناسبت 12 فروردین 1361 مصداق ظاهر آیۀ هُوَ الَّذی اَنْزَلَ الْسَکینَه فی قُلُوبِ الْمُومِنینْ را رزمندگان جبهه و مصداق ظاهر آیۀ: (وَقَذَفَ فی قُلُوبِهِمْ الْرُعبْ فَریقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأسِرونَ فَریقاً) را در فتح المبین متحقق دانستند و فرمودند: "خداوندا هرچه هست از توست و امید آن داریم که این عنایت و حمایت را ادامه دهی تا پیروزی نهایی و پس از آن نیز تا آنگاه که دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنود الله و حزب الله هستند و تا استقرار حکومت الله."[16] در مجموع امام خمینی ظرف حدود 10 روز سه بار از رزمندگان شرکت کننده در عملیات فتح المبین، تجلیل بعمل آوردند که این موضوع هم بیانگر اهمیت این عملیات بود وهم نشان دهنده عمق رضایت ایشان از این عملیات ظفرمند به حساب می آید.

                                                                                                             سرتیپ بازنشسته سیدناصر حسینی

                                                                                                                          27/11/1390


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۲۰
سید ناصر حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی