بررسی و نقد کتاب « جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» مولف: محمد درودیان(قسمت دوازدهم)
pt22b, [25.05.17 14:40]
بررسی و نقد کتاب « جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» مولف : دکتر محمد درودیان در دانشگاه عالی دفاع ملی( قسمت دوازدهم) ادامه امیر بختیاری: وقتی مسئله را طرح میکنید، سئوال میکنم در این نظریه تان، ایران باوجود غافلگیری در حمله عراق، دفاع کرده و با وجود بی ثباتی نتوانست جلوی وقوع جنگ را بگیرد. همان شب هم، اگر یادتان باشد، از شما پرسیدم: این نظریه است یا پرسش؟ نظریه باید قابل تکرار و قابل اثبات باشد. بتوان اثباتش کرد، این میشود نظریه. اما اگر غیر از این باشد، این که شما میگویید، پیش در آمدی بر یک نظریه، اول مفهوم نظریه را با هم توافق کنیم که نظر چیست؟ نظریه چیست ؟الان من میگویم. شما فرض کنید؛ به نظر من آن پرده را بکشید نور بهتر است این نظر است، اما نظریه داستانی برای خودش دارد. به شما گفتم من نمیدانم که میخواهم عیب بگویم یا نه. آقای درودیان، شما یک جایی نوشتهاید چالش های گذار از جنگ دفاعی به تعاقبی تهاجمی. این چالش های گذار، آن چالش های به وجود آمده در آن است یا چالش هایی در ذهن شما است. من چیزهایی که خودم به عنوان مفهومی متوجه نشدم، این را به عنوان یک خواننده میخواهم ببینم این چالش ها، چالش هایی بوده که در این گذار از عملیات دفاعی و عملیات تهاجمی است یعنی وجود داشته یا نه، یا برای شما بوده، بعد یک مسئله ای است که آن مسئله فروپاشی بود. من به صفحه اش هم اشاره کردم. من با لغت فروپاشی سازمان های نظامی، نه به عنوان تعصب، ما مشکلات زیادی پیدا کردیم ولی فروپاشی معنای خودش را دارد. نیروی هوایی کجا از بین رفت؟ نیروی دریایی کجا از بین رفت؟ البته ما دچار مشکل پرسنلی شدیم. من حتی معتقدم قدرت بازدارندگی ایران باقی ماند، منتهی فریز شد، یعنی شما قدرت همهچیز داشتید؛ تسلیحات، دانش و تخصص همهچیز بود، منتهی شرایطی به وجود آمد که این ها نمیتوانستند خودشان را نشان بدهند. ولی به محض شروع جنگ و حمله عراق که فضا باز شد،ببینید این قدرت بازدارندگی است میآید جلو. این که شما میفرمایید نیروهای مردمی و جنگ انقلابی توانست دشمن را متوقف کند، من عرض میکنم که نه!
استاد درودیان! من صفحات را هم میگویم که شما اگر خواستید، مشاهده کنید. در مفهوم انقلاب اسلامی میگویند: این بررسی به مفهوم تاثیر پذیری با باورهای دینی سیاسی به منظور دگرگونی عمق سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی با مشارکت گسترده مردم با استفاده از خشونت ..یعنی آیا مفهوم انقلاب اسلامی در این بحث هم شما استفاده از خشونت را بخشی از مفهوم انقلاب اسلامی کردهاید. آیا این یک عقیده است یا یک نظریه است، یا البته شاید ممکن باشد من با نظر شما موافق باشم، اما در کل به عنوان یک خواننده که این سئوال برای من پیش میآید. در سایر صفحات من هیچ بحثی ندارم. در صفحهی 450 بسیار مطالب خوبی را هم مینویسد، من موافق هستم بعد نوشتید، در جنگ با عراق، بحث بر این است جنگ جای انقلاب را گرفت. سئوال من این است که جنگ جای انقلاب را گرفت یا جنگ ابزاری شد برای تداوم و تثبیت انقلاب. جنگ ابزار بود، یا جایگزین شد؟ بعد در صفحه ی450 بحثی را مطرح میفرماید که یک مقدار درک آن مشکل است. میگوید: در ابتدا و در حالت دفاعی، جنگ به جای انقلاب بود، بعد انقلاب به جای جنگ. من متوجه فرمایش شما هستم، ولی میخواهم بگویم؛ این مفهوم خیلی ثقیل است برای درک کسی که میخواهد بخواند. بعد یک اشکالی که من دارم استاد درودیان توی این کتاب، شما پیوسته پرسش مطرح میکنید. ببینید نظریه پردازی میکنید و یا این که از من پرسش میکنید. شما دائم میگویید، این پرسش وجود دارد. این پرسش به وجود آمد.