...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

طبقه بندی موضوعی

اسطوره‌های آسمان‌های ایران

شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۸ ب.ظ

pt22b, [25.05.17 22:50]
سجادی معارف:
به مناسبت سالروز آزاد سازی خرمشهر
👇

اسطوره‌های آسمان‌های ایران

روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3741 تاریخ 1395/01/26

محمود اسکندری

در بین خلبانان بزرگ ایران شاید نام برخی کمتر شنیده شده باشد. دلایل این امر متفاوت است. می‌توان دلایل امنیتی و حفاظتی را یکی از این موارد دانست، اما شاید دلیل دیگران تفکر کاملا حرفه‌ای و تا حدودی متفاوت آنها با دیگر خلبانان باشد تا آنجا که اصلا علاقه‌ای به رسانه‌ای شدن نداشتند و شانس این را هم نداشتند که در جنگ شهید شوند تا نامشان جاودانه شود.
سرگرد محمود اسکندری یکی از این مردان بود که بارها فرشته مرگ را ناکام گذاشت. او خلبان فانتوم بود و نه‌تنها خلبانان فانتوم؛ بلکه حتی خلبانان اف 14 و اف 5 او را یک معجزه می‌دانستند. از هر خلبانی که سال‌های جنگ را در پایگاه‌ها و عملیات سپری کرده باشد اگر سوال کنید یکی از بهترین خلبانان ایران کیست تنها یک پاسخ خواهید شنید؛ «محمود اسکندری» . در هنگام انتخاب ماموریت، «نه» در کارش نبود.او بارها به ماموریت‌های غیر‌ممکن اعزام شد و نه‌تنها سالم بازگشت؛ بلکه ماموریت را کامل انجام داد. در حمله به اچ 3 به همراه سرگرد براتپور با طی بیش از 4 هزار کیلومتر و سه بار سوخت‌گیری، دورترین پایگاه هوایی عراق در مرز عراق-اردن را بمباران کرد، اما شاهکار او حمله به پل اروند – خرمشهر در آخرین روزهای اردیبهشت 61 بود هنگامی که لشکرهای ارتش و سپاه، خرمشهر را چون نگینی در بر گرفته بودند و شهر در آستانه آزاد‌سازی بود، مانع بزرگ بر سر راه پیروزی کم تلفات و گرفتن اسرای فراوان یک پل راهبردی روی اروند بود که مهندسی عراق با ساخت این پل نه‌تنها به مدافعان عراقی کمک می‌رساند؛ بلکه این پل می‌توانست در صورت لزوم نقش تخلیه‌کننده لشکر 11 از سپاه سوم عراق را نیز بازی کند.

مشکل در زدن این پل، عرض کم آن و انبوه موشک‌ها و توپ‌های مستقر در اطراف آن بود؛ به‌گونه‌ای که خلبان مهاجم به محض ورود به منطقه با انبوهی از آتش روبه‌رو می‌شد که کلا تمرکز خود را برای زدن پل از دست می‌داد. اسکندری در حمله تک فروندی به این پل چنان دقیق و با شجاعت به پل مذکور یورش برد که تنها با یک «رفت» و بدون گردش مجدد، پل را دونیم کرد و سپاه سوم عراق را به دام انداخت. جالب اینکه تا مدت‌ها فرماندهان زمینی این اقدام نهاجا را باور نداشتند تا اینکه عکس‌های گردان شناسایی را دیدند. او در پرواز عجیب دیگری، تنها جنگنده صدمه دیده از حمله به اچ 3 را که در سوریه زمینگیر شده بود به ایران بازگرداند. سرگرد اسکندری در سومین اقدام، با مانوری باور نکردنی (به شکل غیر‌رسمی گفته می‌شود با چسبیدن به هواپیمای مسافری) خود را از دید رادارها پنهان کرد و عرض عراق را از غرب به شرق آمد (کاری که هیچ خلبانی قبل از آن گذشته نکرده بود). او درست روی بغداد پس سوزها را روشن کرده و با دادن ناسزایی روی کانال عمومی به صدام سمت همدان را گرفت حال آنکه می‌دانست ممکن است در مرز نیز برخی پدافندهای داخلی منتظر او نباشند و هدف قرار بگیرد، اما در نهایت او هواپیما را سالم نشاند.سومین پرواز پرمخاطره او همراهی با شهید سرهنگ عباس دوران برای زدن بغداد در تیر 61 بود. او نه‌تنها در کلیه بخش‌های این پرواز مرگبار همراه دوران آمد؛ بلکه با غلت‌های پی‌در‌پی از کمند موشک‌ها گریخت و درحالی‌که عباس با هواپیمای زخم خورده، خود را به محل برگزاری اجلاس سران کوبید با هواپیمای آسیب دیده و کمک خلبان از هوش رفته و زخمی از چنگ 3 میگ 23 گریخت و بدون سوخت به تانکرهای هوایی رسید.خلبانان پایگاه‌ها می‌گویند، او به مانند فرشته نجات هر روز در یک پایگاه بود و ماموریت‌های بسیار سخت «sm» را انجام می‌داد تا جوان‌ترها زنده بمانند. او در کارنامه‌اش بمباران کرکوک، پتروشیمی‌های مختلف عراق و حمله به اهداف عمقی را دارد.

این مرد بزرگ در سال 1380 در سانحه تصادف درحالی‌که پیاده بود، آسمانی شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی