...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

...من ینتظر

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... وبلاگ شخصی سید ناصر حسینی

طبقه بندی موضوعی

زیارت اربعین سال92 (قسمت دوم)

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ

بسمه تعالی

عرض کردم کمتر از 48 ساعت توی نجف بودیم. در این مدت از نظر غذا میهمان موکب هایی بودیم که مردم عراق به عشق اقا ابی عبدالله(ع) بر پا کردند و مرتب از مردم پذیرایی می کنند و از هیچ نظری انسان احساس کمبود نمی کند. یکی از مقاصد اصلی سفر پیاده رفتن از نجف تا کربلا بود. و از انجا که به تقویم ایران اربعین دوشنبه و به تقویم عراق سه شنبه بود تصمیم گرفتیم طوری حرکت کنیم که هر دو روز کربلا باشیم. لذا بعد از همفکری با همراهان و سنجش توان پیاده روی انها ساعت 1100 روز جمعه مورخه9/29 از شارع کوفه در نجف برای حرکت به سمت کربلا حرکت کردیم. دو نفر دیگر از بستگان که با کاروان دانشجویی آمده بودند نیز با ما همراه شدند و مجموعاً هفت نفر شدیم. مسافت بین نجف تا کربلا از روی نقشه و طبق مسافت نماهای جاده ای حدوداً کمتر از 80 کیلومتر است البته از حرم تا حرم قدری بیشتر می شود و من سالهای قبل که مجردی آمده بودم با دو سه نفر از دوستان هم پا می شدیم و این مسیر را سی و شش ساعته می رفتیم اما امسال که خانواده همراه ما بود تصمیم گرفتیم با فرصت و حال بیشتر حرکت کنیم.

آنطور که گفته اند زیارت اربعین با پای پیاده از قدیم مرسوم بوده است ظاهراً در روایت است که صواب زیارت را با قدم ها شمارش می کنند. اما در طول حکومت صدام در عراق این سبک زیارت ممنوع بوده و گفته اند که مجازات اعدام داشته است و کسانی هم که این ریسک بزرگ را می پذیرفتند از طریق نخلستانها و روستاها بصورت پنهانی می رفتند. بعد از سقوط حکومت صدام شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم که به عراق رفتند این سنت را زنده کردند و از آن سال به بعد جمعیت زائر پیاده در ایام اربعین هر ساله مضاعف شده است.

مسیر حرکت که بوسیله تیرهای چراغ برق یا خط نور اتوبان و ازادراه نجف تا کربلا و بقول عراقی ها عمودها شماره گذاری شده حدود 1450 عمود است البته 200 عمود هم داخل شهر نجف است که فاصله هر کدام 50 متر است. این شماره ها آدرس های خوبی است که قریب به اتفاق زائران از انها استفاده می کنند. مسیر خیلی خوب و با صفا بود. مردم مهمان نواز عراق و موکب های عزاداری بغل به بغل با اصرار و خوشرویی پذیرایی می کردند. روز اول تا غروب افتاب راه رفتیم و مقابل عمود 217 در یک حسینیه اطراق کردیم. ابتدا نماز جماعتی برگزار شد سپس محل استراحت را نشان دادند و به هرنفر دو پتو و شام هم توزیع شد و برای استراحت اماده شدیم. در این سه روز پیاده روی برنامه این بود که قبل از مغرب متوقف می شدیم و ساعت 0400 قبل از نماز صبح حرکت را اغاز و بعد از هر یک ساعت راه لختی استراحت می کردیم.

دو سال قبل که این مسیر را می رفتم و همین شور و نشاط و اخلاص را در مردم عراق و حتی زائران ایرانی می دیدم با یادآوری خاطرات دوران جنگ و دفاع مقدس برایم باور کردنی نبود. مکرر از خودم سؤال می کردم که آیا همین مردم بودند که هشت سال در مقابل ما می جنگیدند و صدام با سیاست های خود آنها را در مقابل ملت مسلمان و هم مسلک خود به جنگ مجبور کرده بود. دوست داشتم فرصتی داشتم و یا زبان آنها را بهتر بلد بودم تا با انها وارد بحث شوم که چگونه سالهای جنگ را پشت سرگذاشتند و چرا با برادران شیعه خود در ایران می جنگیدند. البته جوابهای کلیشه ای که صدام ما را اعدام می کرد و پاسخ هایی از این قبیل را قبلاً شنیده ام که بنظرم قانع کننده نیست. اما بهرحال مردم عراق یک دوره سخت فرمانروایی و حاکمیت رژیم بعث و فردی مستبد، وحشی و درنده خو را پشت سرگذاشتند و قدر این دوره که با حاکمیت شیعیان همراه است را بایستی بدانند. در آن دوره روحانیت شیعه بهای گرانی پرداخت کرد و تعداد زیادی از انها بدست بعثیان کافر به شهادت رسیدند از جمله آنها شهید آیت الله صدر و خواهرش بنت الهدی صدر بود. اما ملت عراق برای قیام علیه صدام آمادگی نداشت و بنظر من فقر فرهنگی و کم سوادی می تواند علت اصلی پذیرش سلطه و ظلم صدامی بوده باشد. از نظر دین اسلام همانطور که ظالم گناهکار است مظلوم هم مسؤل و کناهکار است چراکه اگر مظلومی سلطه نپذیرد ظالمی هم نخواهد بود. البته مردم عراق در دوره صدام، در جنگ عراق علیه ایران و پس از آن یعنی در زمان حضور آمریکائیها در عراق تا امروز تلفات زیادی داشته است. در این رابطه آمارها بیش از یک میلیون نفر کشته را اعلام کرده اند. بنظر من اگر شرایطی فراهم می شد که ملت عراق از رهبران مذهبی خود و یا حتی از امام خمینی(ره) بعنوان مرجع دینی تبعیت می کردند و علیه صدام و صدامیان قیام می کرد و پانصد هزار نفر هم کشته می شدند همه آنها ارزش شهید را داشتند و حکومت جور صدام را نیز تحمل نمی کردند. ضمناً آمار تلفاتشان از یک میلیون کشته ای که هیچ جا حساب نمی شود کمتر بود. اما بهر ترتیب پیام انقلاب اسلامی در عراق با یک تأخیر 30 ساله شنیده شده است. شاید هم خطوط مرزی و ملیتی و ناسیونالیستی مانع بوده است. بگذریم. ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۴
سید ناصر حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی